مسجد

وارد حیاط مسجد که سمت خانم ها بود شدم ... با یکی از دوستان قدیمی ام آنجا قرار داشتیم ... با دیدن یکدیگر خیلی خوشحال شدیم و همدیگر را در آغوش گرفتیم و شروع به گپ و گفت و  تعریف از این ور و آن ور کردیم.

لا به لای حرف هایمان هم ماجراهایی که برایمان پیش آمده بود را می گفتیم و می خندیدیم...

هنوز نیم ساعتی به اذان مانده بود و مسجد کم کم داشت شلوغ می شد

در همین حال و هوای شاد خودمان بودیم که یک دفعه خانم مسنی که برای گرفتن وضو آمده بود با چهره ای عصبانی به سمتمان آمد و گفت: دخترا این جا مسجده ... خجالت نمی کشید ... نخندید این جا مسجده ... مسجد که جای خنده نیست ... بلند بشید دو رکعت نماز مستحبی چیزی بخوانید، ذکر بگویید، حرف زدن و خنده به چه دردتان می خورد ....

((از اون ماجرا چند سالی هست که گذشته ولی کلام و لحن آن خانم هنوز در گوشمان مانده است... لحن تند و عصبانی .... ترس و دلهره ای که موقع وارد شدن به مسجد را دارم تمام شدنی نیست .... هر موقع با دوستم سر صحبت باز می شود خاطره آن روز هم تکرار می شود ....))

با شنیدن این حرف آن هم با لحن تند و جلوی عده ای دیگر به من و دوستم خیلی بر خورد بلند شدیم و مسجد را ترک کردیم ...

دوستم برگشت و گفت: بیا!! انقدر میگی بیا مسجد همدیگرو ببینیم خیلی خوبه، خوبیه مسجدم دیدیم ...

هی بهت گفتم بیا کافی شاپی جایی قرار بذاریم .... دیدی مسجد به درد خوش بودن نمی خوره!!!

در همین حال و بحث بودیم که بین راه دبیر دینی دوران تحصیلمان را دیدیم .... همه عاشقش بودن .... اخلاقی، مودّب، مهربان، دلسوز و دیندار واقعی ...

تا چشمش به ما افتاد انگار که فرزند خودش را دیده است .... چنان ما را در آغوش گرفت که گویا تا به حال چنین آغوش گرمی را حس نکرده بودیم ...

ناراحتی را بدون اینکه ما کلامی بگوییم از چهره مان متوجه شد و علتش را جویا شد و ما هم ماجرا برایش تعریف کردیم.

خیلی ناراحت شد ... یک نکته را گفت که این حرفش همیشه مثل یک زنگ در گوش ما صدا می کند .... نگاه نکنید که چه کسی به شما چه چیزی را با چه لحنی می گوید، راه درست را خودتان به درستی طی کنید... مطمئن باشید کار و هدف اگر حق و برای خدا باشد شکست نخواهد خورد و همیشه پیروز و سربلند است...

گفتیم خانم واقعاً مسجد رفتن این ارزشو داره که آدم نیش و کنایه و بداخلاقی ها و سختی هایش را تحمل کند؟

گفت: اینو بدونید که مسجد خانه ی خود خداست: « وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ؛ و مساجد ویژه خداست.» [جن، آیه 18]

شما وقتی به یک مهمانی دعوت می شوید و یکی از میهمانان در آن خانه با شما برخورد بد داشته باشد، می گویید دیگر به خانه ی صاحب خانه نمی روم؟!!

گفتیم نه!! به صاحب خانه چه ربطی دارد، آن فرد میهمان رفتارش بد بوده است.

گفت: آفرین! مسجد همین است، خانه ی خدا است و میهمانان در آن خانه گوناگون هستند و متأسفانه بعضاً مسن و کم حوصله!

شما برای صاحب خانه ی اصلی مسجد که خود خداوند است آنجا می روید نه برای میهمانان!!

در روایتی از پیامبر (صلی الله و علیه وآله) وارد شده است می فرمایند:
خداوند متعال می فرماید: خانه های من در زمین همان مساجدند که برای اهل آسمان می درخشند، آنگونه که ستارگان برای اهل زمین می درخشند. خوشا به حال آنان که مساجد را خانه ی خویش قرار داده اند، خوشا به حال بنده ای که در خانه خویش وضو بگیرد، آنگاه مرا در خانه ام زیارت کند! آگاه باشید که بر زیارت شونده لازم است که زائر خویش را بزرگ شمارد و به وی احسان کند. کسانی را که در دل تاریکی شب به سوی مساجد گام بر می دارند، به نوری درخشان در روز قیامت، بشارت دهید!» [وسائل شیعه، ج1، ص 268 و بحار الانوار ج84، ص 14، ح 92]

و بعد ادامه داد که عزیزان حواسمون باشه که خشت و خاک مسجد به خودی خود ارزش و قداستی ندارد، قداست مسجد آن وقتی است که رنگ توحیدی در آنجا نور افکنی کند، پایگاه توحید باشد و بر اهداف دین خدمت کند.

محل ذکر خدا و عبادت بندگان مومن باشد و در آن عبادت خالصانه و برای خدا انجام شود...

چنانچه در تاریخ داریم که خداوند متعال مسجدی که با دست غیر مومن، یعنی منافقان ساخته بودند؛ به خرابی و آتش کشیدن آن امر می فرماید:
«وَالَّذِینَ اتَّخَذُواْ مَسْجِدًا ضِرَارًا وَکُفْرًا وَتَفْرِیقًا بَیْنَ الْمُوْمِنِینَ وَإِرْصَادًا لِّمَنْ حَارَبَ اللّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَیَحْلِفَنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ الْحُسْنَى وَاللّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ 
لاَ تَقُمْ فِیهِ أَبَدًا لَّمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَن یَتَطَهَّرُواْ وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ» [توبه /107 و 108]

در صورتی که غیر مومن دست به تعمیر بزند و بخواهد با ساخت آن جلوی هدف آن را بگیرد و جامعه اسلام را تضعیف کند، به همان عبادت خدا و ذکر خدا فتنه به پا کند آن وقت چنین مسجد تقدس خود را از دست می دهد.

کلام امام صادق (علیه السلام) نیز در این باب می فرمایند:
«ملعون است ملعون است، کسی که مسجد را بزرگ نشمارد. ای یونس ! آیا می دانی چرا خداوند حق مسجد را این گونه بزرگ داشته و فرموده است: مساجد از آن خداست؛ پس در آن کسی جز خداوند عبادت نکنید.‏ راز این سخن آن است که یهود و نصارای چون به عبادت گاه خویش وارد می شوند و در عبادت و پرستش خدا شرک می ورزیدند. خداوند با این گفتار به پیامبر خود فرمان داده است که (تا مسلمانان) در مساجد، خدا را به یگانگی بخوانند و (تنها) او را پرستش کنند». [بحار الانور، ج 80، ص 361]
از فرمایش امام صادق نیز معلوم می شود که برترین جلوه های بزرگ داشت مسجد رعایت حق آن است و حق مسجد آن است که در آنجا به عبادت خالصانه خدا پرداخته شود.
خلاصه سرتان را درد نیاورم، خانم معلم با توضیحاتی که داد و آیات و روایاتی که توی اون چند دقیقه برایمان خواند هم یه جورایی رفتار و بداخلاقی های مردم در مسجد را کوبید و هم اینکه ما را متوجه کرد که شما کاری به به این حرف ها نداشته باشید، در خانه خدا وارد شوید و بندگی و عبادت خالصانه خود را بکنید ...

زهرا اجلال                    

کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث

بخش قرآن تبیان