ستاره هفتم آسمان امامت، و موجود زنده ای به نام «حکمت»
هشام بن حکم از اصحاب دانا و باوفای ائمه علیهم السلام است. کتاب «تحف العقول»، حاوی گفتار مفصلی از امام کاظم علیه السلام است که برای هشام ایراد شده است. در اینجا میخواهیم به بازخوانی و تفکر درباره چند جمله از آن توصیههای گرانقدر که به حکمت مربوط میشود، بپردازیم.
کلام محکم
«حکمت» به معنی حرف درست و محکم است و با علم نیز ارتباط دارد. چه بسیار از حرف های زیبا و درستی که از بزرگان دین یا مشاهیر جهان میشنویم و به نظرمان زیبا و درسآموز مینماید و نام آن را حکمت میگذاریم. مناسب است از نقطه دید امام کاظم علیه السلام نیز به حکمت ها نگاه کنیم. ایشان به هشام فرمودند:
ستاره ای که می تواند راهنما باشد
«ای هشام، همه مردم به ستارهها نگاه میکنند، اما فقط کسانی میتوانند به کمک آنها راه خود را پیدا کنند که از نحوه حرکت و مسیر ستارگان مطلع باشند. شما نیز همین گونه اید زیرا حکمت را میآموزید اما از میانتان فقط کسانی میتوانند به کمک حکمت راه را بیابند که به آن عمل کنند.»(1)
این فرمایش، در عین کوتاهی بسیار پرمغز است، زیرا میفهماند که حکمت آموزی، در ظاهر یک کار عمومی است و همه مردم میتوانند حکمت ها را بیاموزند اما دانستن حکمت ها کافی نیست و برای راهیابی به هدف حکمت ها، لازم است که به آن عمل کنیم.
حتی فردی مثل هشام بن حکم نیز محتاج چنین سفارشی است. گرچه او از اصحاب گرانقدر و تأیید شده اهل بیت علیهم السلام است، با این حال امام کاظم علیه السلام به او هشدار دادند که دل به معلومات و حکمت هایی که در سر دارد نبندد و خود را بهره مند فایده حکمت هایی که میشناسد نداند، مگر آنکه به آنها عمل کرده باشد. وقتی حال و روز هشام بن حکم چنین باشد، تکلیف ما کاملا روشن است.
در حقیقت امام کاظم علیه السلام این ظرافت را نیز آموزش دادهاند که "دانایی حکمت" از سنخ درس و مدرسه و معلم و شاگردی نیست. ما به کمک معلم و کتاب فقط میتوانیم حکمت ها را ببینیم همان گونه که ستارهها را میبینیم، اما اگر بخواهیم هدایت شویم و درست و غلط را بفهمیم، دانستن هزار حکمت نیز ما را سودی نمیبخشد. دانستن واقعی حکمت ها در پرتو عمل کردن به آنهاست که به دست میآید.
به عبارت دیگر میتوان گفت که حکمت هایی را که میآموزیم هرچند که زیبا باشند و خیال کنیم که فهمیدهایم، مانند مواد خام هستند که باید آنها را آشپزی کنیم و این کار به کمک عمل کردن به آنها صورت میگیرد. وقتی به حکمت ها عمل میکنیم تازه میفهمیم که منظور از آنها چه بوده و عمق باطن آنها دستمان میآید.
هیچ بذری در صخره نمیروید
«ای هشام، گیاه در زمین نرم میروید، نه در زمین سخت؛ حکمت نیز همین گونه است که در قلب انسان متواضع، آباد میشود، اما در قلب انسان متکبر جبار، آباد نمیشود زیرا خدای متعال تواضع را ابزار عقل قرار داده است و تکبر را جزو ابزارهای جهل.»(2)
این سخن امام کاظم علیه السلام ما را به ویژگی دیگر حکمت آشنا میکند که عبارت است از قوه رشدکنندگی آن. در چشم امام کاظم علیه السلام، حرف حکیمانه میتواند در قلب یک فرد مثل یک گیاه رشد کند و این در صورتی است که آن فرد نسبت به حقیقت و خدا متواضع باشد، اما اگر متکبر باشد و در مقابل خدا و حقیقت برای خود شأنی قائل باشد و تکبر بورزد، حکمت ها در درون او رشد نمیکنند.
این فرمایش امام کاظم علیه السلام بار دیگر ما را تلنگر میزند که اگر انسان متکبری باشیم حتی در صورتی که انباری از سخنان زیبا و درسآموز از مشاهیر جهان و اولیای خدا را در مغز خود ذخیره کرده باشیم، این حکمت ها در وجودمان رشد نخواهد کرد و آن بهره حقیقی که از حکمت انتظار میرود، به آنها نمیرسد؛ انگار که دانه گیاهی را در صخره زار کاشته باشیم.
به عبارت دیگر در نگاه امام کاظم علیه السلام حکمت ها همانند دانههای گیاهان، به فضای مساعد برای رشد نیاز دارند؛ یعنی شنیدن و دانستن حکمت ها به تنهایی هیچ فایدهای نمیرساند. برای اینکه حکمت هایی که شنیدهایم در وجود ما به ثمر برسند باید درون خود را از تکبر پاک کنیم.
«تواضع» یعنی آنجا که حقیقت برای ما روشن شده باشد، بتوانیم همانی که درست است را انجام دهیم و موانعی از سنخ "جایگاه من"، "اعتبار من"، "اهمیت من" مانع ما نشود. «تکبر» از گناهان بسیار بزرگی است که دوری از آن نیاز به مراقبت دائمی از خودمان دارد زیرا هر قدر در اعمال خود محاسبه کنیم، متوجه انواعی از تکبرها در درون خودمان میشویم که نیازمند معالجه هستند. یکی از فواید معالجه تکبر آن است که حکمت هایی که در درونمان به شکل رشدنیافته مانده است، شروع به رشد و نمو میکند.
حکمت، همچون موجودی زنده
از سخنان امام کاظم علیه السلام میآموزیم که نباید نام جملههای زیبا را "حکمت" بگذاریم. در نگاه ائمه هدایت، حکمت یک موجود زنده است که از سنخ کتاب و مدرسه نیست، هرچند مقدمه آموختن آن، کتاب یا معلم باشد. تا به یک حکمت عمل نکرده باشیم، معنای آن را درک نمیکنیم و اگر مراقب روحیات و طرز فکر خودمان نباشیم هزار حرف حکیمانه هم که به مغز خود فرو کنیم، در جان ما هیچ رشدی نخواهد کرد.
پی نوشت:
1- یَا هِشَامُ إِنَّ کُلَّ النَّاسِ یُبْصِرُ النُّجُومَ وَ لَکِنْ لَا یَهْتَدِی بِهَا إِلَّا مَنْ یَعْرِفُ مَجَارِیَهَا وَ مَنَازِلَهَا وَ کَذَلِکَ أَنْتُمْ تَدْرُسُونَ الْحِکْمَةَ وَ لَکِنْ لَا یَهْتَدِی بِهَا مِنْکُمْ إِلَّا مَنْ عَمِلَ بِهَا .
2- یَا هِشَامُ إِنَّ الزَّرْعَ یَنْبُتُ فِی السَّهْلِ وَ لَا یَنْبُتُ فِی الصَّفَا فَکَذَلِکَ الْحِکْمَةُ تَعْمُرُ فِی قَلْبِ الْمُتَوَاضِعِ وَ لَا تَعْمُرُ فِی قَلْبِ الْمُتَکَبِّرِ الْجَبَّارِ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى جَعَلَ التَّوَاضُعَ آلَةَ الْعَقْلِ وَ جَعَلَ التَّکَبُّرَ مِنْ آلَةِ الْجَهْل.
روح الله رستگارصفت
کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
تصاویری از زندان امام علیه السلام
درود خداوند بر ایمه معصومین علیهم السلام که کلام و سخن نورانیشان تفسیر کلام خداست .