- اول، غسل است. علامه مجلسى فرموده که غسل این شبها را مقارن غروب آفتاب کردن بهتر است که نماز شام را با غسل بخواند.
- دوم، دو رکعت نماز است در هر رکعت بعد از حمد هفت مرتبه توحید بخواند و بعد از فراغ هفتاد مرتبه اَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَاَتُوبُ اِلَیْهِ بگوید در روایت نبوى(صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله) است که از جاى خود برنخیزد تا حق تعالى او را و پدر و مادرش را بیامرزد.
- سوم قرآن مجید را بگشاید و بگذارد در مقابل خود و بگوید: اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَما فیهِ وَفیهِ اسْمُکَ الاْکْبَرُ وَاَسْماَّؤُکَ الْحُسْنى وَما یُخافُ ویُرْجى اَنْ تَجْعَلَنى مِنْ عُتَقاَّئِکَ مِنَ النّارِ پس هر حاجت که دارد بخواهد.
- چهارم آنکه مُصحَف شریف را بگیرد و بر سر بگذارد و بگوید: اَللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الْقُرْآنِ وَبِحَقِّ مَنْ اَرْسَلْتَهُ بِهِ وَبِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْفَلا اَحَدَ اَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ پس 10 مرتبه بگوید بِکَ یا اَللّهُ و 10 مرتبه بِمُحَمَّدٍ 10 مرتبه بِالْحَسَنِ و 10 مرتبه بِالْحُسَیْنِ 10 مرتبه بحق على علیه السلام 10 مرتبه بحق فاطمه سلام الله علیها 10 مرتبه بحق حسن علیه السلام 10 مرتبه بحق حسین علیه السلام و 10 مرتبه بِعَلِىّ بْنِ الْحُسَیْنِ و 10 مرتبه بُمَحَمَّدِ بْنِ عَلِی و 10 مرتبه بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ 10 مرتبه بحق على بن الحسین علیه السلام 10 مرتبه بحق محمد بن على علیه السلام 10 مرتبه بحق جعفر بن محمد علیه السلام و 10 مرتبه بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ و 10مرتبه بِعَلِىِّ بْنِ مُوسى و 10 مرتبه بحق موسى بن جعفر علیه السلام و 10 مرتبه بحق على بن موسى علیه السلام 10 مرتبه بِمُحَمَّدِبْنِ عَلِی و 10 مرتبه بِعَلِىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ و 10 مرتبه بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِی، 10 مرتبه بحق محمد بن على علیه السلام، 10 مرتبه بحق على بن محمد علیه السلام و 10 مرتبه بحق حسن بن على علیه السلام و 10 مرتبه بِالْحُجَّةِ پس هر حاجت که دارى طلب کن.
- پنجم زیارت کند امام حسین(ع) را در خبر است که چون شب قدر مى شود منادى از آسمان هفتم ندا مى کند از بُطنان عرش که حق تعالى آمرزیده هر که را که به زیارت قبر امام حسین علیه السلام آمده است.
- ششم اینکه، احیا بدارد این شبها را همانا روایت شده هر که احیا کند شب قدر را گناهان او آمرزیده شود هر چند به عدد ستارگان آسمان و سنگینى کوهها و کیل دریاها باشد.
اَللّهُمَّ اِنّى اَمْسَیْتُ لَکَ عَبْداً داخِراً لا اَمْلِکُ لِنَفْسى نَفْعاً وَلا ضَرّاً وَلا اَصْرِفُ عَنْها سُوَّءاً اَشْهَدُ بِذلِکَ عَلى نَفْسى وَاَعْتَرِفُ لَکَ بِضَعْفِ قُوَّتى وَقِلَّةِ حیلَتى فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْجِزْ لى ما وَعَدْتَنى وَجَمیعَ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ مِنَ الْمَغْفِرَةِ فى هذِهِ اللَّیْلَةِ وَاَتْمِمْ عَلَىَّ ما اتَیْتَنى فَاِنّى عَبْدُکَ الْمِسْکینُ الْمُسْتَکینُ الضَّعیفُ الْفَقیرُ الْمَهینُ اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْنى ناسِیاً لِذِکْرِکَ فیما اَوْلَیْتَنى وَلا [غافِلاً] لاِِحْسانِکَ فیما اَعْطَیْتَنى وَلا ایِساً مِنْ اِجابَتِکَ وَاِنْ اَبْطَاَتْ عَنّى فى سَرّاَّءَ اَوْ ضَرّاَّءَ اَوْ شِدَّةٍ اَوْ رَخاَّءٍ اَوْ عافِیَةٍ اَوْ بَلاَّءٍ اَوْ بُؤْسٍ اَوْ نَعْماَّءَ اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعاَّءِ
این دعا را کفعمى از امام زین العابدین(ع) روایت کرده که در این شبها مى خوانده در حال قیام و قعود و رکوع و سجود و علامه مجلسى فرموده که بهترین اعمال در این شبها طلب آمرزش و دعا از براى مطالب دنیا و آخرت خود و پدر و مادر و خویشان خود و برادران مؤمن زنده و مرده ایشان است و اَذْکار و صلوات بر محمد و آل محمد عَلیهمُ السلام آنچه مقدور شود و در بعضى از روایات وارد شده است که دعاء جوشن کبیر را در این سه شب بخوانند فقیر گوید که دعاء جوشن در سابِقْ گذشت و روایت شده که خدمت حضرت رسول(ص) عرض شد که اگر من درک کنم شب قدر را چه از خداوند خود بخواهم فرمود عافیت را.
- هفتم صد رکعت نماز کند که فضیلت بسیار دارد و افضل آنست که در هر رکعت
بعد از حمد ده مرتبه توحید بخواند هشتم بخواند:
پس اعمال شب نوزدهم چند چیز است:
اول صد مرتبه اَسْتَغْفِرُاللّهَ رَبّى وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ.دوم صد مرتبه اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ.
سوم بخواند دعاء یا ذَاالَّذى کانَ را که در قسم چهارم گذشت.چهارم بخواند: اَللّهُمَّ اْجْعَلْ فیما تَقْضى وَتُقَدِّرُ مِنَ الاْمْرِ الْمَحْتُومِ وَفیما تَفْرُقُ مِنَ الاْمْرِ الحَکیمِ فى لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَفِى الْقَضاَّءِ الَّذى لا یُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ اَنْ تَکْتُبَنى مِنْ حُجّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمُ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ وَاجْعَلْ فیما تَقْضى وَتُقَدِّرُ اَنْ تُطیلَ عُمْرى وَتُوَسِّعَ عَلَىَّ فى رِزْقى وَتَفْعَلَ بى کَذا وَکَذا و به جاى کَذا وَ کَذا حاجت خود را ذکر کند.
شب بیست و یکم:
فضیلتش زیادتر از شب نوزدهم است، و باید اعمال آن شب را از غسل و احیاء و زیارت و نماز، هفت قل هو الله و قرآن بر سر گرفتن و صد رکعت نماز و دعای جوشن کبیر و غیره در این شب به عمل آورد، در روایات تاکید شده در غسل و احیاء و جدّ و جهد در عبادت در این شب و شب بیست و سوم.
امام صادق علیه السلام فرمود:« تقدیر امور و سرنوشتها در شب قدر، یعنی شب نوزدهم، تحکیم آن در شب بیست و یکم، و امضا آن در شب بیست و سوم صورت میگیرد.» (وسائل الشیعه، حرّ عاملی، دار الاحیاء التراث، ج 7، ص259)شب بیست و سوم شب شریفی است ،طبق روایت امام صادق علیه السلام در این شب تقدیرات ما امضا می شود،پس بکوشیم با عبادت و خاکساری به درگاه خداوند متعال ،بهترین تقدیرات را از او خواسته و تمنّا کینم آنچه از خیر هست برای ما امضا شود و شرور با نگاه رحمت خداوند مهربان از زندگی ما دفع شوند.
دعاى شب بیست و سوّم
یا رَبَّ لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَجاعِلَها خَیْراً مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ وَرَبَّ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ
اى پروردگار شب قدر و قرار دهنده آن بهتر از هزار ماه و پروردگار شب و روزوَالْجِبالِ وَالْبِحارِ وَالظُّلَمِ والاْنْوارِ وَالاْرْضِ وَالسَّماَّءِ یا بارِئُ یا
و کوهها و دریاها و تاریکى ها و روشنیها و زمین و آسمان اى پدیدآرنده اىمُصَوِّرُ یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا اَللّهُ یا رَحْمنُ یا اَللّهُ یا قَیُّومُ یا اَللّهُ یا بَدیعُ یا اَللّهُ یا اَللّهُ یا
صورت بخش اى عطابخش اى نعمت ده اى خدا اى بخشاینده اى خدا اى پاینده اى خدا اى نوآفرین اى خدا اى خدااَللّهُ لَکَ الاْسْماَّءُ الْحُسْنى وَالاْمْثالُ الْعُلْیا وَالْکِبْرِیاَّءُ وَالاْ لاَّءُ اَسْئَلُکَ
اى خدا از آن توست نامهاى نیک و نمونه هاى والا و بزرگى و نعمتها از تو خواهم کهاَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمى فى هذِهِ اللَّیْلَةِ
درود فرستى بر محمد و آل محمد و قرار دهى نام مرا در این شب در زمرهفِى السُّعَداَّءِ وَرُوحى مَعَ الشُّهَداَّءِ وَاِحْسانى فى عِلِّیّینَ وَاِسائَتى
سعادتمندان و روحم را با شهیدان و احسان و نیکیم را در بلندترین درجات و گناهم رامَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لى یَقیناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبى وَایماناً یُذهِبُ الشَّکَّ
آمرزیده و یقینى به من ببخشى که همیشه با دلم همراه باشد و ایمانى به من بدهى که یکسره شک و تردید راعَنّى وَتُرْضِیَنى بِما قَسَمْتَ لى وَ اتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِى الاْخِرَةِ
از من دور کنى و بدانچه نصیبم کرده اى خوشنودم سازى و بده به ما در دنیا نیکى و نعمت و در آخرت نیزحَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النّارِ الْحَریقِ وَارْزُقْنى فیها ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَ
نیکى و نگاهمان دار از عذاب آتش سوزان و روزیم کن در این شب ذکر خود و سپاسگزاریتوَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ وَالاِْنابَةَ والتَّوبَةَ والتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداً وَ الَ
و شوق و بازگشت و توبه بسوى خودت را و موفقم بدار بدانچه موفق داشتى بدان محمد و آلمُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ
محمد علیهم السلامو روایت کرده محمّد بن عیسى به سند خود از صالحین : که فرمودند مکرّر مى کنى در شب بیست و سیّم از ماه رمضان این دعا را در حال سجود و قیام و قعود و بر هر حالى که هستى در تمام ماه و هر چه ممکنت شود و هر زمانى که حاضر شود تو را یعنى یادت آید این دعا در روزگار حیاتت مى گوئى بعد از ستایش کردن حقّ تعالى به بزرگوارى و فرستادن صلوات بر پیغمبر صلى الله علیه و آله :
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى اباَّئِهِ فى
خدایا باش براى ولى خود (فلان پسر فلان )حضرت حجت فرزند امام حسن عسکرى درودهاى تو بر او و بر پدرانش باد درهذِهِ السَّاعَةِ وَفى کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقاَّئِداً وَناصِراً وَدَلیلا
این ساعت و در هر ساعت یار و مددکار و نگهبان و رهبر و یاور و راهنماوَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
و مى خوانى نیز :و دیده بان تا او را از روى میل و رغبت مردم در روى زمین سکونت دهى و بهره مندش سازى زمانى درازیا مُدَبِّرَ الاُْمُورِ یا باعِثَ مَنْ فِى الْقُبُورِ یا مُجْرِىَ الْبُحُورِ یا مُلَیِّنَ
اى تدبیرکننده کارها اى برانگیزنده هرکه در گورها است اى روان کننده دریاها اى نرم کنندهالْحَدیدِ لِداوُدَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمدٍ وَافْعَلْ بى کَذا وَکَذا
آهن براى حضرت داود درود فرست بر محمد و آل محمد و بکن نسبت به من چنین و چنانو به جاى این کلمه حاجات خود را بخواهد
اللَّیْلَةَ اللَّیْلَةَهمین امشب همین امشب
و بلند کن دستهاى خود را به سوى آسمان یعنى در وقت گفتن یا مُدَبِّرَ الاُْمُورِ تا آخر و بگو این دعا را در حال رکوع و سجود و ایستاده و نشسته و مکرّر کن آنرا و بگو آنرا نیز در شب آخر ماه رَمَضان .
دعاى جوشن کبیر
این دعا در کتابهاى بلد الامین و
مصباح کفعمى آمده،از حضرت سیّد الساجدین علیه السّلام،از پدر ایشان از جدّ بزرگوارش
حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله روایت شده:این دعا را جبرئیل براى آن حضرت در یکى
از جنگها فرود آورد،درحالىکه زره سنگینى بر تن آن جناب بود به گونهاى که سنگینى
آن بدن مبارک آن حضرت را به درد آورده بود.جبرئیل عرضه داشت:یا محمّد پروردگارت به
تو سلام میرساند و میفرماید:این جوشن(زره) را از تن خود بیرون کن و این دعا را
بخوان که براى تو و امّتت موجب ایمنى است.سپس شرحى در فضیلت این دعا ذکر فرموده که
اینجا جاى بیان تمام آن نیست ولى به برخى از آن اشاره مىکنیم از جمله آنکه هرکه آن
را بر کفنش بنویسد،خدا به احترام آن او را به آتش نمىافکند و و هرکه آن را در اول
ماه رمضان با نیّت خالص و دلى پاک بخواند،حق تعالى بهرهمندى را روزى او مىکند،و
براى وى هفتاد هزار فرشته مىآفریند که خدا را تسبیح و تقدیس کنند و ثوابش را براى
او قرار دهند.در ادامه نیز فضیلت زیادى نقل کرده تا آنکه فرمود:هرکه آن را در ماه
رمضان سه بار بخواند،خدا بدن او را بر آتش جهنم حرام مىکند،و بهشت را براى او واجب
مىگرداند،و دو فرشته را بر او مىگمارد تا او را از گناهان حفظ کنند،و در طول
زندگى خود در امان خدا باشد و در پایان روایت آمده:امام حسین علیه السّلام
فرمود:پدرم على بن ابیطالب علیه السّلام به حفظ این دعا وصیّت کرد،و نیز اینکه آن
را بر کفن ایشان بنیوسم و به اهل خود تعلیم دهم و آنان را به خواندنش ترغیب نمایم.
این دعا مشتمل بر هزار نام از نامهاى خدا است و اسم اعظم نیز در آن است. فقیر
گوید:از این روایت دو نکته استفاده مىشود،اوّل:استحباب نوشتن این دعا بر کفن
چنانکه علاّمه بحر العلوم(عطر مرقده) در کتاب«الدرّة»به آن اشاره فرموده
است:
وَسُنَّ اَنْ یُکْتَبَ بالاْکْفانِ شَهادَةُ الاِْسْلامِ
وَالاِْیمانِ
{شد مستحب نوشتن بر
اکفان#گواه بر اسلام و هم بر ایمان}
وَهکَذا کِتابَةُ الْقُرْانِ
وَالْجَوْشَنُ المَنْعُوتُِ بِالاْمانِ
{و
هم نوشتن کتاب قرآن#و جوشن آن دعاى امن و امان}
دومّ:استحباب خواندن این دعا در اوّل ماه رمضان،و
امّا درباره قرائت آن در خصوص شبهاى قدر باید گفت، ذکرى از آن در این روایت نیامده
است ولى علاّمه مجلسى قدس سره روحه در کتاب«زاد المعاد»آن را در ضمن اعمال شبهاى
قدر ذکر نموده است و در پارهاى از روایات نیز وارد شده که دعاى«جوشن کبیر»را در هر
یک از شبهاى قدر بخوانند.و براى ما در این مقام فرمایش علاّمه مجلسى احلّه اللّه
دار المقام کافى است. در هر صورت این دعا مشتمل بر صد بند است،و هر بندى مشتمل بر
ده نام از نامهاى خداست که در آخر هر بند باید گفت:
سُبْحانَکَ یا لا
اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ
و در کتاب «بلد الامین»آمده است که در آغاز هر
بند«بسم اللّه»بگوید و در آخرش:
سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ
الْغَوْثَ الْغَوْثَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا
رَبِّ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ یا اءرْحَمَ الرّاحِمینَ
منزّهى تو اى که
معبودى جز تو نیست،فریادرس فریادرس بر محّمد و خاندانش درود فرست و ما را اى
پروردگار از آتش رهایى بخش،اى سرچشمه هیبت و کرامت،اى مهربانترین مهربانان.و آن
دعا این است:
و آن دُعا این است
:
بِسم اللهِ الرَحمنِ الرَحیم
به نام خدا که رحمتش بسیار و
مهربانىاش همیشگى است
(1) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ یا اَللّهُ یا
رَحْمنُ یا رَحیمُ یا کَریمُ یا مُقیمُ یا عَظیمُ یا قَدیمُ یا عَلیمُ یا حَلیمُ یا
حَکیمُ سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ
النّارِ یا رَبِّ
(1)خدایا از تو خواستارم به نامت،اى خدا،اى بخشنده،اى
مهربان،اى گرامى،اى پایدار،اى بزرگ،اى دیرینه اى دانا،اى شکیفا،اى فرزانه،منزّهى
تو اى که معبودى جز تو نیست،فریاد رس فریاد رس،ما را از آتش برهان اى پروردگار
من.
(2) یا سَیِّدَ السّاداتِ، یا مُجیبَ الدَّعَواتِ یا رافِعَ الدَّرَجاتِ یا
وَلِىَّ الْحَسَناتِ یا غافِرَ الْخَطیئاَّتِ یا مُعْطِىَ الْمَسْئَلاتِ یا قابِلَ
التَّوْباتِ یا سامِعَ الاْصْواتِ یا عالِمَ الْخَفِیّاتِ یا دافِعَ الْبَلِیّاتِ
(2)اى سرور سروران،اى برآورنده دعاها،اى بلندىبخش جایگاهها،اى سرچشمه
نیکیها،اى درگذرنده از خطاها،اى عطابخش خواستهها،اى پذیرنده توبهها،اى شنونده
نداها،اى داناى رازها،اى دور کننده بلاها
(3) یا خَیْرَالْغافِرینَ یا خَیْرَ
الْفاتِحینَ یا خَیْرَ النّاصِرینَ یا خَیْرَ الْحاکِمینَ یا خَیْرَ الرّازِقینَ یا
خَیْرَ الْوارِثینَ یا خَیْرَ الْحامِدینَ یا خَیْرَ الذّاکِرینَ یا خَیْرَ
الْمُنْزِلینَ یا خَیْرَ الْمُحْسِنینَ
(3)اى بهترین آمرزگاران،اى بهترین
گشایشگران اى بهترین یاوران،اى بهترین داوران،اى بهترین روزى دهان،اى بهترین
وارثان،اى بهترین ستایشگران اى بهترین یادآوران،اى بهترین عطابخشان،اى بهترین
نیکوکاران،
(4) یَا مَنْ لَهُ الْعِزَّةُ وَ الْجَمَالُ یَا مَنْ لَهُ
الْقُدْرَةُ وَ الْکَمَالُ یَا مَنْ لَهُ الْمُلْکُ وَ الْجَلالُ یَا مَنْ هُوَ
الْکَبِیرُ الْمُتَعَالِ یَا مُنْشِئَ السَّحَابِ الثِّقَالِ یَا مَنْ هُوَ شَدِیدُ
الْمِحَالِ یَا مَنْ هُوَ سَرِیعُ الْحِسَابِ یَا مَنْ هُوَ شَدِیدُ الْعِقَابِ یَا
مَنْ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ یَا مَنْ عِنْدَهُ أَمُّ الْکِتَابِ
(4)اى
آنکه شکوه و زیبایى تنها از آن اوست اى آنکه توانایى و برازندگى تنها از آن
اوست،اى آنکه فرمانروایى و شوکت تنها از آن اوست،اى آنکه اوست بزرگ و برتر،اى
پدیدآورنده ابرهاى پرباران،اى آنکه نیرومند،و پرتوان است،اى آنکه حسابرسى چالاک
است،اى آنکه کیفرش سخت و شدید است،اى آنکه پاداش نیک تنها نزد اوست،اى آنکه
دفرت هستى پیش روى اوست
(5) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا
حَنَّانُ یَا مَنَّانُ یَا دَیَّانُ یَا بُرْهَانُ یَا سُلْطَانُ یَا رِضْوَانُ یَا
غُفْرَانُ یَا سُبْحَانُ یَا مُسْتَعَانُ یَا ذَا الْمَنِّ وَ الْبَیَانِ
(5)
خدایا!از تو خواستارم به نامت اى پرمهر،اى بخشایشگر،اى جزادهنده،اى روشنى خرد،اى
فرمانروا،اى خشنودى،اى آمرزش،اى پاک،اى پشتوانه،اى صاحب نعمت و بیان
(6) یَا
مَنْ تَوَاضَعَ کُلُّ شَیْءٍ لِعَظَمَتِهِ یَا مَنِ اسْتَسْلَمَ کُلُّ شَیْءٍ
لِقُدْرَتِهِ یَا مَنْ ذَلَّ کُلُّ شَیْءٍ لِعِزَّتِهِ یَا مَنْ خَضَعَ کُلُّ
شَیْءٍ لِهَیْبَتِهِ یَا مَنِ انْقَادَ کُلُّ شَیْءٍ مِنْ خَشْیَتِهِ یَا مَنْ
تَشَقَّقَتِ الْجِبَالُ مِنْ مَخَافَتِهِ یَا مَنْ قَامَتِ السَّمَاوَاتُ
بِأَمْرِهِ یَا مَنِ اسْتَقَرَّتِ الْأَرَضُونَ بِإِذْنِهِ یَا مَنْ یُسَبِّحُ
الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ یَا مَنْ لا یَعْتَدِی عَلَى أَهْلِ مَمْلَکَتِهِ
(6)اى
آنکه همه در برابر عظمتش فروتن،اى آنکه همه در برابر قدرتش تسلیم،اى آنکه همه در
برابر عزّتش خوار، اى آنکه همه در برابر هیبتش هراسان،اى آنکه همه از ترسش
فرمانبردار،اى آنکه کوهها از بیمش شکافته،اى آنکه آسمانها به امرش بر پا،اى آنکه
زمینها به اجازهاش بر جا،اى آنکه رعد به ستایشش تسبیحگو است،اى آنکه بر اهل
مملکتش ستم نمىکند
(7) یَا غَافِرَ الْخَطَایَا یَا کَاشِفَ الْبَلایَا یَا
مُنْتَهَى الرَّجَایَا یَا مُجْزِلَ الْعَطَایَا یَا وَاهِبَ الْهَدَایَا یَا
رَازِقَ الْبَرَایَا یَا قَاضِیَ الْمَنَایَا یَا سَامِعَ الشَّکَایَا یَا بَاعِثَ
الْبَرَایَا یَا مُطْلِقَ الْأُسَارَى (7)اى درگذرنده
از خطاها،اى برطرف کننده
بلاها،اى اوج امیدواریها،اى بسیاردهنده عطاها،اى بخشنده هدایا، اى روزىرسان
آفریدهها،اى برآورنده آرزوها،اى شنواى گلایهها،اى برانگیزنده بندگان،اى بندگشاى
دربندان
(8) یَا ذَا الْحَمْدِ وَ الثَّنَاءِ یَا ذَا الْفَخْرِ وَ الْبَهَاءِ
یَا ذَا الْمَجْدِ وَ السَّنَاءِ یَا ذَا الْعَهْدِ وَ الْوَفَاءِ یَا ذَا
الْعَفْوِ وَ الرِّضَاءِ یَا ذَا الْمَنِّ وَ الْعَطَاءِ یَا ذَا الْفَصْلِ وَ
الْقَضَاءِ یَا ذَا الْعِزِّ وَ الْبَقَاءِ یَا ذَا الْجُودِ وَ السَّخَاءِ یَا ذَا
الْآلاءِ وَ النَّعْمَاءِ
(8) اى صاحب سپاس و ستایش،اى صاحب فخر و زیبایى،اى
صاحب بزرگوارى و والایى،اى صاحب پیمان و وفا، اى صاحب گذشت و رضا،اى صاحب بخشش و
عطاء،اى صاحب دادرسى و داورى،اى صاحب عزّت و بقا،اى صاحب کرم و بخشش،اى صاحب عطاها
و نعمتها
(9) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا مَانِعُ یَا دَافِعُ
یَا رَافِعُ یَا صَانِعُ یَا نَافِعُ یَا سَامِعُ یَا جَامِعُ یَا شَافِعُ یَا
وَاسِعُ یَا مُوسِعُ
(9)خدایا از تو خواستارم به نامت اى بازدارنده،اى دور
کننده،اى بردارنده،اى سازنده،اى سودبخش،اى شنوا،اى گرد آوردنده،اى یاریگر،اى
مهرگستر،اى وسعتبخش
(10) یَا صَانِعَ کُلِّ مَصْنُوعٍ یَا خَالِقَ کُلِّ
مَخْلُوقٍ یَا رَازِقَ کُلِّ مَرْزُوقٍ یَا مَالِکَ کُلِّ مَمْلُوکٍ یَا کَاشِفَ
کُلِّ مَکْرُوبٍ یَا فَارِجَ کُلِّ مَهْمُومٍ یَا رَاحِمَ کُلِّ مَرْحُومٍ یَا
نَاصِرَ کُلِّ مَخْذُولٍ یَا سَاتِرَ کُلِّ مَعْیُوبٍ یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ
(10)اى سازنده هر ساخته،اى آفریننده هر آفریده،اى روزىبخش هر روزىخوار، اى
داراى هر دارایى،اى غمگسار هر غمزده،اى فرجبخش هر اندوهگین،اى مهرورز بر هر مهرجو
اى یاور هر بىیاور،اى پردهپوش هر کاستى،اى پناه هر رانده.
(11) یَا عُدَّتِی
عِنْدَ شِدَّتِی یَا رَجَائِی عِنْدَ مُصِیبَتِی یَا مُونِسِی عِنْدَ وَحْشَتِی یَا
صَاحِبِی عِنْدَ غُرْبَتِی یَا وَلِیِّی عِنْدَ نِعْمَتِی یَا غِیَاثِی عِنْدَ
کُرْبَتِی یَا دَلِیلِی عِنْدَ حَیْرَتِی یَا غَنَائِی عِنْدَ افْتِقَارِی یَا
مَلْجَئِی عِنْدَ ضْطِرَارِی یَا مُعِینِی عِنْدَ مَفْزَعِی
(11)اى توشهام در
سختى،اى امیدم در ناگوارى،اى همدم در وحشت،اى همرهم در غربت اى سرپرستم در نعمت،اى
فریادرسم در گرفتارى،اى رهنمایم در سرگردانى،اى توانگرىام در تنگدستى اى پناهم در
دماندگى،اى مددرسانم در پریشانى
(12) یَا عَلامَ الْغُیُوبِ یَا غَفَّارَ
الذُّنُوبِ یَا سَتَّارَ الْعُیُوبِ یَا کَاشِفَ الْکُرُوبِ یَا مُقَلِّبَ
الْقُلُوبِ یَا طَبِیبَ الْقُلُوبِ یَا مُنَوِّرَ الْقُلُوبِ یَا أَنِیسَ
الْقُلُوبِ یَا مُفَرِّجَ الْهُمُومِ یَا مُنَفِّسَ الْغُمُومِ
(12)اى داناى
نهانها،اى آمرزنده گناهان،اى پردهپوش عیبها،اى غمگسار غمها،اى دگرگونساز دلها،اى
پزشک قلبها،اى روشنىبخش دلها،اى همدم جانها،اى گره گشاى اندوهها،اى گشایشگر
دلتنگیها
(13) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا جَلِیلُ یَا جَمِیلُ
یَا وَکِیلُ یَا کَفِیلُ یَا دَلِیلُ یَا قَبِیلُ یَا مُدِیلُ یَا مُنِیلُ یَا
مُقِیلُ یَا مُحِیلُ
(13)خدایا!از تو درخواست مىکنم به نامت اى والا،اى
زیبا،اى کارگشا،اى سرپرست،اى راهنما،اى پذیرا،اى گرداننده،اى عطابخش،اى
درگذرنده،اى حال گردان
(14) یَا دَلِیلَ الْمُتَحَیِّرِینَ یَا غِیَاثَ
الْمُسْتَغِیثِینَ یَا صَرِیخَ الْمُسْتَصْرِخِینَ یَا جَارَ الْمُسْتَجِیرِینَ یَا
أَمَانَ الْخَائِفِینَ یَا عَوْنَ الْمُؤْمِنِینَ یَا رَاحِمَ الْمَسَاکِینِ یَا
مَلْجَأَ الْعَاصِینَ یَا غَافِرَ الْمُذْنِبِینَ یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ
الْمُضْطَرِّینَ
(14)اى رهنماى رهجویان،اى مددرس مددجویان،اى فریادرس
فریادکنان،اى پناه پناهندگان،اى ایمنىبخش هراسندگان،اى یاور مؤمنان،اى مهرورز بر
خاک نشستگان،اى پناه عصیانگران،اى آمرزنده گنهگاران،اى اجابتکننده دعاى
بیچارگان.
(15) یَا ذَا الْجُودِ وَ الْإِحْسَانِ یَا ذَا الْفَضْلِ وَ
الامْتِنَانِ یَا ذَا الْأَمْنِ وَ الْأَمَانِ یَا ذَا الْقُدْسِ وَ السُّبْحَانِ
یَا ذَا الْحِکْمَةِ وَ الْبَیَانِ یَا ذَا الرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ یَا ذَا
الْحُجَّةِ وَ الْبُرْهَانِ یَا ذَا الْعَظَمَةِ وَ السُّلْطَانِ یَا ذَا
الرَّأْفَةِ وَ الْمُسْتَعَانِ یَا ذَا الْعَفْوِ وَ الْغُفْرَانِ
(15)اى صاحب
جود و نیکى،اى صاحب بخش و عطا،اى صاحب امن و امان،اى صاحب قدس و پاکى،اى صاحب حکمت
و بیان،اى صاحب رحمت و رضوان اى صاحب حجّت و برهان،اى صاحب عظمت و سلطان،اى صاحب
مهر و اى پشتیبان،اى صاحب گذشت و غفران
(16)یَا مَنْ هُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ
یَا مَنْ هُوَ إِلَهُ کُلِّ شَیْءٍ یَا مَنْ هُوَ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ یَا مَنْ
هُوَ صَانِعُ کُلِّ شَیْءٍ یَا مَنْ هُوَ قَبْلَ کُلِّ شَیْءٍ یَا مَنْ هُوَ
بَعْدَ کُلِّ شَیْءٍ یَا مَنْ هُوَ فَوْقَ کُلِّ شَیْءٍ یَا مَنْ هُوَ عَالِمٌ
بِکُلِّ شَیْءٍ یَا مَنْ هُوَ قَادِرٌ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ یَا مَنْ هُوَ یَبْقَى
وَ یَفْنَى کُلُّ شَیْءٍ
(16)اى آنکه پروردگار همه اوست،اى آنکه معبود
همه،اوست،اى آنکه آفریننده همه،اوست اى آنکه سازنده همه،اوست،اى آنکه پیش از
همه بود،اى آنکه بعد از همه هست،اى آنکه از هر چیز برتر است،اى آنکه به همهچیز
داناست،اى آنکه بر هر چیز توانا است،اى آنکه او همیشگى است و همهچیز رفتنى
است.
(17) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا مُؤْمِنُ یَا مُهَیْمِنُ
یَا مُکَوِّنُ یَا مُلَقِّنُ یَا مُبَیِّنُ یَا مُهَوِّنُ یَا مُمَکِّنُ یَا
مُزَیِّنُ یَا مُعْلِنُ یَا مُقَسِّمُ
(17)خدایا!از تو مىخواهم به نامت اى
ایمنىبخش،اى چیره بر همه،اى هستىآفرین،اى دلبر،اى خردربا،اى سادگىبخش،اى
توانده،اى زینتبخش،اى نمایانگر،اى پخشکن.
(18)یَا مَنْ هُوَ فِی مُلْکِهِ
مُقِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی سُلْطَانِهِ قَدِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی جَلالِهِ عَظِیمٌ
یَا مَنْ هُوَ عَلَى عِبَادِهِ رَحِیمٌ یَا مَنْ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ یَا
مَنْ هُوَ بِمَنْ عَصَاهُ حَلِیمٌ یَا مَنْ هُوَ بِمَنْ رَجَاهُ کَرِیمٌ یَا مَنْ
هُوَ فِی صُنْعِهِ حَکِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی حِکْمَتِهِ لَطِیفٌ یَا مَنْ هُوَ فِی
لُطْفِهِ قَدِیمٌ
(18)اى آنکه در فرمانروایىاش پابرجاست اى آنکه در
پادشاهىاش دیرینه است،اى آنکه در شکوهش بزرگ است،اى آنکه بر بندگانش مهربان
است،اى اى آنکه به هرچیز داناست،اى آنکه بر نافرمانان بردبار است،اى آنکه بر
امیدواران اکرام ورزد،اى آنکه در آفرینش حکمت نماید،اى آنکه در حکمتش مهر ورزد،اى
آنکه در مهرش دیرینه است.
(19) یَا مَنْ لا یُرْجَى إِلا فَضْلُهُ یَا مَنْ لا
یُسْأَلُ إِلا عَفْوُهُ یَا مَنْ لا یُنْظَرُ إِلا بِرُّهُ یَا مَنْ لا یُخَافُ
إِلا عَدْلُهُ یَا مَنْ لا یَدُومُ إِلا مُلْکُهُ یَا مَنْ لا سُلْطَانَ إِلا
سُلْطَانُهُ یَا مَنْ وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ رَحْمَتُهُ یَا مَنْ سَبَقَتْ
رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ یَا مَنْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْمُهُ یَا مَنْ لَیْسَ
أَحَدٌ مِثْلَهُ
(19)اى آنکه جز به فضلش امید نیست،اى آنکه جز عفوش خواهش
نشود،اى آنکه جز به نیکىاش چشم ندوزند،اى آنکه جز از دادش نهراسند،اى آنکه
پایدار نماند جز فرمانروایىاش،اى آنکه جز سلطنتش سلطنتى نیست،اى آنکه رحمتش همه
را فرا گرفته،اى آنکه رحمتش بر خشمش پیشى گرفته،اى آنکه دانشش همه را فرو
گرفته،اى آن که هیچکس همانندش نیست.
(20) یَا فَارِجَ الْهَمِّ یَا کَاشِفَ
الْغَمِّ یَا غَافِرَ الذَّنْبِ یَا قَابِلَ التَّوْبِ یَاخَالِقَ الْخَلْقِ یَا
صَادِقَ الْوَعْدِ یَا مُوفِیَ الْعَهْدِ یَا عَالِمَ السِّرِّ یَا فَالِقَ
الْحَبِّ یَا رَازِقَ الْأَنَامِ
(20)اى گشاینده اندوه،اى برطرف کننده غم،اى
آمرزنده گناه،اى پذیرنده توبه،اى آفریننده آفریدگان،اى راست وعده،اى وفادار به
پیمان،اى داناى راز نهان،اى شکافنده دانه،اى روزى دهنده بندگان.
(21)اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا عَلِیُّ یَا وَفِیُّ یَا
غَنِیُّ یَا مَلِیُّ یَا حَفِیُّ یَا رَضِیُّ یَا زَکِیُّ یَا بَدِیُّ یَا قَوِیُّ
یَا وَلِیُّ
(21)خدایا!از تو خواستارم به نامت اى والا،اى وفادار،اى توانگر،اى
امانده،اى پرمهر،اى خشنود،اى پاک،اى نمایان،اى پرتوان،اى فیضبخش.
(22) یَا
مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِیلَ یَا مَنْ سَتَرَ الْقَبِیحَ یَا مَنْ لَمْ یُؤَاخِذْ
بِالْجَرِیرَةِ یَا مَنْ لَمْ یَهْتِکِ السِّتْرَ یَا عَظِیمَ الْعَفْوِ یَا حَسَنَ
التَّجَاوُزِ یَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ یَا بَاسِطَ الْیَدَیْنِ بِالرَّحْمَةِ یَا
صَاحِبَ کُلِّ نَجْوَى یَا مُنْتَهَى کُلِّ شَکْوَى
(22)اى آنکه زیبایى را
پدیدار نمودى،اى آنکه زشتى را پوشاندى اى آنکه بر گناه سرزنش نکردى،اى آنکه
پردهدرى ننمودى،اى که گذشتت بزرگ،اى که نیکو درگذرى،اى آمرزگانیت فراگیر،اى دستت
به مهر گشوده،اى شنواى هر نجوى،اى سرانجام هر گلایه
(23) یَا ذَا النِّعْمَةِ
السَّابِغَةِ یَا ذَا الرَّحْمَةِ الْوَاسِعَةِ یَا ذَا الْمِنَّةِ السَّابِقَةِ
یَا ذَا الْحِکْمَةِ الْبَالِغَةِ یَا ذَا الْقُدْرَةِ الْکَامِلَةِ یَا ذَا
الْحُجَّةِ الْقَاطِعَةِ یَا ذَا الْکَرَامَةِ الظَّاهِرَةِ یَا ذَا الْعِزَّةِ
الدَّائِمَةِ یَا ذَا الْقُوَّةِ الْمَتِینَةِ یَا ذَا الْعَظَمَةِ الْمَنِیعَةِ
(23)اى داراى نعمت فراوان،اى داراى رحمت فراگیر،اى داراى بخشش آغازین،اى داراى
حکمت رسا،اى داراى نیروى برازنده،اى داراى برهان قطعى،اى داراى کرامت هویدا، اى
داراى عزّت پایدار،اى داراى توان استوار،اى داراى عظمت بلندپایه.
(24) یَا
بَدِیعَ السَّمَاوَاتِ یَا جَاعِلَ الظُّلُمَاتِ یَا رَاحِمَ الْعَبَرَاتِ یَا
مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ یَا سَاتِرَ الْعَوْرَاتِ یَا مُحْیِیَ الْأَمْوَاتِ یَا
مُنْزِلَ الْآیَاتِ یَا مُضَعِّفَ الْحَسَنَاتِ یَا مَاحِیَ السَّیِّئَاتِ یَا
شَدِیدَ النَّقِمَاتِ
(24)اى پدیدآورنده آسمانها اى برنهنده تاریکیها،اى رحم
کننده اشکهاى ریزان،اى درگذرنده از لغزشها،اى پوشنده زشتیها،اى زندگىبخش
مردگان،اى فرودآور آیات،اى دوچندان کن خوبیها،اى ناپدید کننده بدیها، اى سخت شکنجه.
(25)اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا مُصَوِّرُ یَا مُقَدِّرُ یَا
مُدَبِّرُ یَا مُطَهِّرُ یَا مُنَوِّرُ یَا مُیَسِّرُ یَا مُبَشِّرُ یَا مُنْذِرُ
یَا مُقَدِّمُ یَا مُؤَخِّرُ
(25)خدایا!از تو درخواست مىکنم به نامت اى
صورتگر،اى سنجیدهکار،اى گرداننده،اى پاک کننده،اى روشنىبخش،اى سادهساز،اى
مژدهده،اى بیمده،اى پیشآور،اى پسآور.
(26) یَا رَبَّ الْبَیْتِ الْحَرَامِ
یَا رَبَّ الشَّهْرِ الْحَرَامِ یَا رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرَامِ یَا رَبَّ
الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ یَا رَبَّ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ یَا رَبَّ الْمَسْجِدِ
الْحَرَامِ یَا رَبَّ الْحِلِّ وَ الْحَرَامِ یَا رَبَّ النُّورِ وَ الظَّلامِ یَا
رَبَّ التَّحِیَّةِ وَ السَّلامِ یَا رَبَّ الْقُدْرَةِ فِی الْأَنَامِ
(26)اى
پروردگار خانه محترم،اى پرودگار ماه محترم،اى پرودگار شهر محترم،اى پروردگار رکن و
مقام،اى پروردگار مشعر الحرام،اى پروردگار مسجد الحرام،اى پروردگار حلال و حرام،اى
پروردگار روشنى و تاریکى، اى پروردگار تحیّت و سلام،اى پرورنده نیرو در
مردمان.
(27)یَا أَحْکَمَ الْحَاکِمِینَ یَا أَعْدَلَ الْعَادِلِینَ یَا
أَصْدَقَ الصَّادِقِینَ یَا أَطْهَرَ الطَّاهِرِینَ یَا أَحْسَنَ الْخَالِقِینَ یَا
أَسْرَعَ الْحَاسِبِینَ یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ یَا
أَشْفَعَ الشَّافِعِینَ یَا أَکْرَمَ الْأَکْرَمِینَ
(27)اى داورترین داوران،اى
دادگرترین دادگران،اى راستگوترین راستگویان،اى پاکترین پاکان،اى بهترین
آفرینندگان،اى چابکترین حسابگران،اى شنواترین شنوندگان،اى بیناترین بینندگان،اى
یاورترین یاوران،اى گرامىترین گرامیان.
(28)یَا عِمَادَ مَنْ لا عِمَادَ لَهُ
یَا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ یَا ذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَهُ یَا حِرْزَ مَنْ لا
حِرْزَ لَهُ یَا غِیَاثَ مَنْ لا غِیَاثَ لَهُ یَا فَخْرَ مَنْ لا فَخْرَ لَهُ یَا
عِزَّ مَنْ لا عِزَّ لَهُ یَا مُعِینَ مَنْ لا مُعِینَ لَهُ یَا أَنِیسَ مَنْ لا
أَنِیسَ لَهُ یَا أَمَانَ مَنْ لا أَمَانَ لَهُ
(28)اى تکیهگاه آنکه تکیهگاه
ندارد،اى پشتیبان آنکه پشتیبانى ندارد،اى اندوخته آنکه اندوختهاى ندارد اى پناه
آنکه پناهى ندارد،اى فریادرس آنکه فریادرسى ندارد،اى افتخار آنکه افتخارى
ندارد،اى عزّت آنکه عزّتى ندارد اى مددرسان آنکه مددى ندارد،اى همدم آنکه همدمى
ندارد،اى ایمنىبخش آنکه ایمنى ندارد
(29) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ
بِاسْمِکَ یَا عَاصِمُ یَا قَائِمُ یَا دَائِمُ یَا رَاحِمُ یَا سَالِمُ یَا
حَاکِمُ یَا عَالِمُ یَا قَاسِمُ یَا قَابِضُ یَا بَاسِطُ
(29)خدایا!از تو
مىخواهم به نامت اى نگهدار،اى پایدار،اى پاینده،اى مهرورز،اى سلامتىبخش،اى
داور،اى دانا،اى بخشکن،اى بازگیر،اى فراخىبخش.
(30) یَا عَاصِمَ مَنِ
اسْتَعْصَمَهُ یَا رَاحِمَ مَنِ اسْتَرْحَمَهُ یَا غَافِرَ مَنِ اسْتَغْفَرَهُ یَا
نَاصِرَ مَنِ اسْتَنْصَرَهُ یَا حَافِظَ مَنِ اسْتَحْفَظَهُ یَا مُکْرِمَ مَنِ
اسْتَکْرَمَهُ یَا مُرْشِدَ مَنِ اسْتَرْشَدَهُ یَا صَرِیخَ مَنِ اسْتَصْرَخَهُ یَا
مُعِینَ مَنِ اسْتَعَانَهُ یَا مُغِیثَ مَنِ اسْتَغَاثَهُ
(30)اى نگهدار آنکه
از او نگهدارى جوید،اى مهربان بر آنکه از او مهر جوید،اى آمرزنده آنکه از او
آمرزش خواهد اى یاور آنکه از او یارى طلبد،اى حافظ آنکه از او حفاظت خواهد،اى
اکرام کننده آنکه از او اکرام خواهد،اى راهنماى آنکه از او راهنمایى جوید،اى
دادرس آنکه از او دادرسى خواهد،اى مددیار آنکه از او مدد جوید،اى فریادرس آنکه
از او فریادرسى خواهد
(31)یَا عَزِیزا لا یُضَامُ یَا لَطِیفا لا یُرَامُ یَا
قَیُّوما لا یَنَامُ یَا دَائِما لا یَفُوتُ یَا حَیّا لا یَمُوتُ یَا مَلِکا لا
یَزُولُ یَا بَاقِیا لا یَفْنَى یَا عَالِما لا یَجْهَلُ یَا صَمَدا لا یُطْعَمُ
یَا قَوِیّا لا یَضْعُفُ
(31) اى عزیزى که خوار نگردد،اى لطیفى که دستاندازى
نشود،اى پایدارى که خوا او را درنیابد،اى پایندهاى که فنا نپذیرد،اى زندهاى که
نمىمیرد، اى پادشاهى که از بین نمىرود،اى همیشگى که فانى نمىشود،اى دانایى که
نادانى ندارد،اى بىنیازى که خوراک نخواهد،اى توانایى که ناتوان نمىگردد
(32)
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا أَحَدُ یَا وَاحِدُ یَا شَاهِدُ یَا
مَاجِدُ یَا حَامِدُ یَا رَاشِدُ یَا بَاعِثُ یَا وَارِثُ یَا ضَارُّ یَا نَافِعُ
خدایا!از تو درخواست مىکنم به نامت اى یکتا،اى یگانه،اى گواه،اى بزرگوار،اى
ستایشپذیر،اى راهنما اى برانگیزنده،اى میراثبرنده،اى زیانرسان،اى سودبخش
(33)
یَا أَعْظَمَ مِنْ کُلِّ عَظِیمٍ یَا أَکْرَمَ مِنْ کُلِّ کَرِیمٍ یَا أَرْحَمَ
مِنْ کُلِّ رَحِیمٍ یَا أَعْلَمَ مِنْ کُلِّ عَلِیمٍ یَا أَحْکَمَ مِنْ کُلِّ
حَکِیمٍ یَا أَقْدَمَ مِنْ کُلِّ قَدِیمٍ یَا أَکْبَرَ مِنْ کُلِّ کَبِیرٍ یَا
أَلْطَفَ مِنْ کُلِّ لَطِیفٍ یَا أَجَلَّ مِنْ کُلِّ جَلِیلٍ یَا أَعَزَّ مِنْ
کُلِّ عَزِیزٍ
(33)اى بزرگتر از هر بزرگ،اى کریمتر از هر کریم، اى مهربانتر
از هر مهربان،اى داناتر از هر دانا،اى فرزانهتر از هر فرزانه،اى دیرینه از هر
دیرینه، اى بزرگتر از هر بزرگ،اى لطیفتر از هر لطیف،اى باشکوهتر از هر باشکوه،اى
عزیزتر از هر عزیز.
(34) یَا کَرِیمَ الصَّفْحِ یَا عَظِیمَ الْمَنِّ یَا
کَثِیرَ الْخَیْرِ یَا قَدِیمَ الْفَضْلِ یَا دَائِمَ اللُّطْفِ یَا لَطِیفَ
الصُّنْعِ یَا مُنَفِّسَ الْکَرْبِ یَا کَاشِفَ الضُّرِّ یَا مَالِکَ الْمُلْکِ یَا
قَاضِیَ الْحَقِّ
(34)اى گذشت کریمانه،اى نعمتت بزرگ،اى خیرت بسیار،اى فضلت
دیرینه،اى لطفت همیشگى، اى ضنعت چشمنواز،اى گرهگشاى گرفتارى،اى بردارنده زیان،اى
پادشاه هستى،اى داور بر حق،
(35)یَا مَنْ هُوَ فِی عَهْدِهِ وَفِیٌّ یَا مَنْ
هُوَ فِی وَفَائِهِ قَوِیٌّ یَا مَنْ هُوَ فِی قُوَّتِهِ عَلِیٌّ یَا مَنْ هُوَ فِی
عُلُوِّهِ قَرِیبٌ یَا مَنْ هُوَ فِی قُرْبِهِ لَطِیفٌ یَا مَنْ هُوَ فِی لُطْفِهِ
شَرِیفٌ یَا مَنْ هُوَ فِی شَرَفِهِ عَزِیزٌ یَا مَنْ هُوَ فِی عِزِّهِ عَظِیمٌ یَا
مَنْ هُوَ فِی عَظَمَتِهِ مَجِیدٌ یَا مَنْ هُوَ فِی مَجْدِهِ حَمِیدٌ
(35)اى
آنکه در پیمانش وفادار است،اى آنکه در وفادارىاش پایدار است،اى آنکه در
پایدارىاش والاست،اى آن که در والایىاش نزدیک است،اى آنکه در نزدیکىاش با نرمى
است،اى آنکه در نرمىاش شریف است،اى آنکه در شرفش با عزّت است،اى آنکه در عزّتش
بزرگ است،اى آنکه در بزرگىاش شکوهمند است،اى آنکه در شکوهش ستوده است.
(36)
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا کَافِی یَا شَافِی یَا وَافِی یَا
مُعَافِی یَا هَادِی یَا دَاعِی یَا قَاضِی یَا رَاضِی یَا عَالِی یَا بَاقِی
(36)خدایا!از تو درخواست مىکنم به نامت اى بسنده،اى درمانبخش،اى وفادار،اى
تندرستىده اى راهنما،اى به نیکى خوان،اى داور،اى خشنود،اى بلندمرتبه،اى
ماندگار.
(37) یَا مَنْ کُلُّ شَیْءٍ خَاضِعٌ لَهُ یَا مَنْ کُلُّ شَیْءٍ
خَاشِعٌ لَهُ یَا مَنْ کُلُّ شَیْءٍ کَائِنٌ لَهُ یَا مَنْ کُلُّ شَیْءٍ
مَوْجُودٌ بِهِ یَا مَنْ کُلُّ شَیْءٍ مُنِیبٌ إِلَیْهِ یَا مَنْ کُلُّ شَیْءٍ
خَائِفٌ مِنْهُ یَا مَنْ کُلُّ شَیْءٍ قَائِمٌ بِهِ یَا مَنْ کُلُّ شَیْءٍ
صَائِرٌ إِلَیْهِ یَا مَنْ کُلُّ شَیْءٍ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ یَا مَنْ کُلُّ
شَیْءٍ هَالِکٌ إِلا وَجْهَهُ
(37)اى آنکه هرچیز برایش فروتن است،اى آنکه
هر چیز از او هراسان است،اى آنکه هستى هرچیز از او است،اى آنکه هرچیز به او
پدیدار است،اى آن که هرچیز به سوى او بازگشت کند،اى آنکه هرچیز از او ترسان
است،اى آنکه هرچیز به او بر پاست،اى آنکه هر چیز به سوى او دگرگون مىشود،اى
آنکه هر چیز به ستایش او تسبیهگو است،اى آنکه هرچیز جز جلوهاش نابود
است
(38) یَا مَنْ لامَفَرَّ إِلا إِلَیْهِ یَا مَنْ لا مَفْزَعَ إِلا إِلَیْهِ
یَا مَنْ لا مَقْصَدَ إِلا إِلَیْهِ یَا مَنْ لا مَنْجَى مِنْهُ إِلا إِلَیْهِ یَا
مَنْ لا یُرْغَبُ إِلا إِلَیْهِ یَا مَنْ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِهِ یَا
مَنْ لا یُسْتَعَانُ إِلا بِهِ یَا مَنْ لا یُتَوَکَّلُ إِلا عَلَیْهِ یَا مَنْ لا
یُرْجَى إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یُعْبَدُ إِلا هُوَ
(38) اى آنکه گریزگاهى نیست
جز به بارگاهش،اى آنکه پناهى جز به درگاهش نیست،اى آنکه مقصدى جز به سوى او
نیست،اى آنکه از خشمش رهاى نیست جز به مهرش،اى آنکه جز به سوى او میلى نیست،اى
آنکه جنبش و نیرویى نیست جز به او،اى آنکه جز از او مدد نجویند،اى آنکه جز بر او
توکلّ نشود،اى آنکه جز به او امیدى نیست،اى آنکه جز او پرستیده نشود.
(39) یَا
خَیْرَ الْمَرْهُوبِینَ یَا خَیْرَ الْمَرْغُوبِینَ یَا خَیْرَ الْمَطْلُوبِینَ یَا
خَیْرَ الْمَسْئُولِینَ یَا خَیْرَ الْمَقْصُودِینَ یَا خَیْرَ الْمَذْکُورِینَ یَا
خَیْرَ الْمَشْکُورِینَ یَا خَیْرَ الْمَحْبُوبِینَ یَا خَیْرَ الْمَدْعُوِّینَ یَا
خَیْرَ الْمُسْتَأْنِسِینَ
(39) اى بهترین هراسانگیزان،اى بهترین
شوقآفرینان،اى بهترین جویاشدگان،اى بهترین پاسخ دهان،اى بهترین قصهشدگان اى
بهترین یادشدگان،اى بهترین ستودگان،اى بهترین دلبران،اى بهترین خواندگان،اى بهترین
همدمان.
(40) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا غَافِرُ یَا سَاتِرُ
یَا قَادِرُ یَا قَاهِرُ یَا فَاطِرُ یَا کَاسِرُ یَا جَابِرُ یَا ذَاکِرُ یَا
نَاظِرُ یَا نَاصِرُ
(40)خدایا!از تو خواستارم به نامت اى آمرزگار،اى
پردهپوش،اى توانا،اى چیره،اى آفریننده اى شکننده،اى شکستهبند،اى یادآور،اى
بینا،اى یاور.
(41) یَا مَنْ خَلَقَ فَسَوَّى یَا مَنْ قَدَّرَ فَهَدَى یَا مَنْ
یَکْشِفُ الْبَلْوَى یَا مَنْ یَسْمَعُ النَّجْوَى یَا مَنْ یُنْقِذُ الْغَرْقَى
یَا مَنْ یُنْجِی الْهَلْکَى یَا مَنْ یَشْفِی الْمَرْضَى یَا مَنْ أَضْحَکَ وَ
أَبْکَى یَا مَنْ أَمَاتَ وَ أَحْیَا یَا مَنْ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَ
الْأُنْثَى
(41)اى آنکه آفرید پس متناسب نمود،اى آنکه اندازه نهاد پس رهنمون
شد اى آنکه بلا را برگیرد،اى آنکه زمزمه نهان را بشنود،اى آنکه غرقشدگان را
برهاند،اى آنکه از نابودى رهایى بخشد،اى آنکه بیماران را شفا دهد. اى آنکه
خنداند و گریاند،اى آنکه میراند و زنده کند،اى آنکه دوگونه مرد و زن
آفرید.
(42) یَا مَنْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ سَبِیلُهُ یَا مَنْ فِی
الْآفَاقِ آیَاتُهُ یَا مَنْ فِی الْآیَاتِ بُرْهَانُهُ یَا مَنْ فِی الْمَمَاتِ
قُدْرَتُهُ یَا مَنْ فِی الْقُبُورِ عِبْرَتُهُ یَا مَنْ فِی الْقِیَامَةِ مُلْکُهُ
یَا مَنْ فِی الْحِسَابِ هَیْبَتُهُ یَا مَنْ فِی الْمِیزَانِ قَضَاؤُهُ یَا مَنْ
فِی الْجَنَّةِ ثَوَابُهُ یَا مَنْ فِی النَّارِ عِقَابُهُ
(42) اى آنکه در
خشکى و دریا راه اوست،اى آنکه در کرانههاى هستى نشانههاى اوست،اى آنکه در
نشانههایش برهان روشن اوست،اى آنکه در مرگ آفریدگان قدرتنمایى اوست،اى آنکه در
قبرها پندآموزى اوست،اى آنکه در رستاخیز فرمانروایى بىحدّ اوست،اى آنکه در
حسابرسى اعمال شکوه اوست،اى آنکه در سنجش کردارها داورى اوست،اى آنکه د ربهشت
پاداش اوست،اى آنکه در دوزخ کیفر اوست
(43) یَا مَنْ إِلَیْهِ یَهْرُبُ
الْخَائِفُونَ یَا مَنْ إِلَیْهِ یَفْزَعُ الْمُذْنِبُونَ یَا مَنْ إِلَیْهِ
یَقْصِدُ الْمُنِیبُونَ یَا مَنْ إِلَیْهِ یَرْغَبُ الزَّاهِدُونَ یَا مَنْ
إِلَیْهِ یَلْجَأُ الْمُتَحَیِّرُونَ یَا مَنْ بِهِ یَسْتَأْنِسُ الْمُرِیدُونَ یَا
مَنْ بِهِ یَفْتَخِرُ الْمُحِبُّونَ یَا مَنْ فِی عَفْوِهِ یَطْمَعُ الْخَاطِئُونَ
یَا مَنْ إِلَیْهِ یَسْکُنُ الْمُوقِنُونَ یَا مَنْ عَلَیْهِ یَتَوَکَّلُ
الْمُتَوَکِّلُونَ
(43)اى آنکه هراسندگان به درگاه او گریزند،اى آنکه
گنهکاران به سوى او پناه برند،اى آنکه پشیمانان آهنگ او کنند،اى آنکه پارسایان
به او میل نمایند،اى آنکه سرگشتگان به او پناه برند،اى آنکه ارادتمندان به او
انس گیرند،اى آنکه شیفتگان به او افتخار کنند،اى آنکه خطاکاران در عفوش طمع
ورزند،اى آنکه یقینیافتگان به سوى او آرام گیرند،اى آنکه توکّلکنندگان بر او
توکّل کنند.
(44) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا حَبِیبُ یَا
طَبِیبُ یَا قَرِیبُ یَا رَقِیبُ یَا حَسِیبُ یَا مَهِیبُ [مُهِیبُ] یَا مُثِیبُ
یَا مُجِیبُ یَا خَبِیرُ یَا بَصِیرُ
(44)خدایا!از تو درخواست مىکنم به نامت
اى دوستداشتنى،اى شفابخش،اى نزدیک،اى دیدهبان،اى حسابرس،اى هراسانگیز،اى
پاداشده،اى اجابت کننده،اى آگاه اى بینا.
(45) یَا أَقْرَبَ مِنْ کُلِّ
قَرِیبٍ یَا أَحَبَّ مِنْ کُلِّ حَبِیبٍ یَا أَبْصَرَ مِنْ کُلِّ بَصِیرٍ یَا
أَخْبَرَ مِنْ کُلِّ خَبِیرٍ یَا أَشْرَفَ مِنْ کُلِّ شَرِیفٍ یَا أَرْفَعَ مِنْ
کُلِّ رَفِیعٍ یَا أَقْوَى مِنْ کُلِّ قَوِیٍّ یَا أَغْنَى مِنْ کُلِّ غَنِیٍّ یَا
أَجْوَدَ مِنْ کُلِّ جَوَادٍ یَا أَرْأَفَ مِنْ کُلِّ رَءُوفٍ
(45)اى نزدیکتر
از هر نزدیک،اى محبوبتر از هر محبوب،اى بیناتر از هر بینا،اى آگاهتر از هر
آگاه،اى شریفتر از هر شریف،اى برتر از هر بلند،اى تواناتر از هر توانا،اى توانگرتر
از هر توانگر،اى بخشندهتر از هر بخشنده،اى مهربانتر از هر مهربان
(46) یَا
غَالِبا غَیْرَ مَغْلُوبٍ یَا صَانِعا غَیْرَ مَصْنُوعٍ یَا خَالِقا غَیْرَ
مَخْلُوقٍ یَا مَالِکا غَیْرَ مَمْلُوکٍ یَا قَاهِرا غَیْرَ مَقْهُورٍ یَا رَافِعا
غَیْرَ مَرْفُوعٍ یَا حَافِظا غَیْرَ مَحْفُوظٍ یَا نَاصِرا غَیْرَ مَنْصُورٍ یَا
شَاهِدا غَیْرَ غَائِبٍ یَا قَرِیبا غَیْرَ بَعِیدٍ
(46)اى چیره شکستناپذیر،اى
سازنده ناساخته،اى آفریننه ناآفریده،اى مالک ما مملوک،اى چیره چیرهگىناپذیر،اى
بلندىبخش بلندىناپذیر،اى نگهدار بىنگهدار،اى یارى کننده یارى نشده،اى گواه
همیشه حاضر،اى نزدیک دورىناپذیر
(47) یَا نُورَ النُّورِ یَا مُنَوِّرَ
النُّورِ یَا خَالِقَ النُّورِ یَا مُدَبِّرَ النُّورِ یَا مُقَدِّرَ النُّورِ یَا
نُورَ کُلِّ نُورٍ یَا نُورا قَبْلَ کُلِّ نُورٍ یَا نُورا بَعْدَ کُلِّ نُورٍ یَا
نُورا فَوْقَ کُلِّ نُورٍ یَا نُورا لَیْسَ کَمِثْلِهِ نُورٌ
(47)اى روشنى
نور،اى روشنىبخش نور اى آفریننده نور،اى گرداننده نور،اى به اندازهساز نور،اى
روشنى هر نور،اى روشنایى پیش از هر نور،اى روشنایى پس از هر نور،اى روشنایى بر
فراز هر نور،اى نورى که همانندش نورى نیست
(48)یَا مَنْ عَطَاؤُهُ شَرِیفٌ یَا
مَنْ فِعْلُهُ لَطِیفٌ یَا مَنْ لُطْفُهُ مُقِیمٌ یَا مَنْ إِحْسَانُهُ قَدِیمٌ یَا
مَنْ قَوْلُهُ حَقٌّ یَا مَنْ وَعْدُهُ صِدْقٌ یَا مَنْ عَفْوُهُ فَضْلٌ یَا مَنْ
عَذَابُهُ عَدْلٌ یَا مَنْ ذِکْرُهُ حُلْوٌ یَا مَنْ فَضْلُهُ عَمِیمٌ
(48)اى
آنکه عطایش چشمگیر است،اى آنکه کارش چشمنواز است،اى آنکه نوازشش پایدار است،اى
آنکه نیکىاش دیرینه است،اى آنکه سخنش حق است اى آنکه وعدهاش راست است،اى
آنکه گذشتش فراتر از شایستگى است،اى آنکه کیفرش داد است،اى آنکه یادش شیرین
است،اى آن که عطایش همگانى است.
(49)اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ
یَا مُسَهِّلُ یَا مُفَصِّلُ یَا مُبَدِّلُ یَا مُذَلِّلُ یَا مُنَزِّلُ یَا
مُنَوِّلُ یَا مُفْضِلُ یَا مُجْزِلُ یَا مُمْهِلُ یَا مُجْمِلُ
(49)خدایا!از
تو درخواست مىکنم به نامت اى آسانساز،اى جدایىبخش،اى دگرگونساز،اى هموار کن،اى
فرودآور،اى عطابخش،اى فزونده،اى بسیاربخش،اى امانده،اى زیبایىآفرین
(50) یَا
مَنْ یَرَى وَ لا یُرَى یَا مَنْ یَخْلُقُ وَ لا یُخْلَقُ یَا مَنْ یَهْدِی وَ لا
یُهْدَى یَا مَنْ یُحْیِی وَ لا یُحْیَى یَا مَنْ یَسْأَلُ وَ لا یُسْأَلُ یَا مَنْ
یُطْعِمُ وَ لا یُطْعَمُ یَا مَنْ یُجِیرُ وَ لا یُجَارُ عَلَیْهِ یَا مَنْ یَقْضِی
وَ لا یُقْضَى عَلَیْهِ یَا مَنْ یَحْکُمُ وَ لا یُحْکَمُ عَلَیْهِ یَا مَنْ لَمْ
یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوا أَحَدٌ
(50)اى آنکه بینده
و دیده نشود،اى آنکه بیافرینده و آفریده نشود،اى آنکه راهنمایى کند و راهنمایى
نشود،اى آنکه زنده کند و زندهاش نکنند،اى آنکه پرسد و پرسیده نشود،اى آنکه
خوراند و خوراک نخواهد،اى آنکه پناهد دهد و پناه نجوید،اى آنکه داورى کند و بر
او داورى نشود،اى آنکه فرمان دهد و فرمانش ندهند،اى آنکه نزاده،و زاده نشده،و
براى او همتایى نبوده است.
(51) یَا نِعْمَ الْحَسِیبُ یَا نِعْمَ الطَّبِیبُ
یَا نِعْمَ الرَّقِیبُ یَا نِعْمَ الْقَرِیبُ یَا نِعْمَ الْمُجِیبُ یَا نِعْمَ
الْحَبِیبُ یَا نِعْمَ الْکَفِیلُ یَا نِعْمَ الْوَکِیلُ یَا نِعْمَ الْمَوْلَى یَا
نِعْمَ النَّصِیرُ
(51)اى که چه خوش حسابگرى،اى که چه خوش طبیبى،اى که چه خوش
همراهى،اى که چه خوش نزدیکى،اى که چه خوش پاسخدهى، اى که چه خوش دلبرى،اى که چه
خوش سرپناهى،اى که چه خوش کارگشایى،اى که چه خوش مولایى،اى که چه خوش
یاورى
(52)یَا سُرُورَ الْعَارِفِینَ یَا مُنَى الْمُحِبِّینَ یَا أَنِیسَ
الْمُرِیدِینَ یَا حَبِیبَ التَّوَّابِینَ یَا رَازِقَ الْمُقِلِّینَ یَا رَجَاءَ
الْمُذْنِبِینَ یَا قُرَّةَ عَیْنِ الْعَابِدِینَ یَا مُنَفِّسَ عَنِ
الْمَکْرُوبِینَ یَا مُفَرِّجَ عَنِ الْمَغْمُومِینَ یَا إِلَهَ الْأَوَّلِینَ وَ
الْآخِرِینَ
(52)اى شادى عارفان،اى آرزوى شیفتگان،اى همدم مریدان،اى محبوب
توبهکاران،اى روزىدهنده بىچیزان،اى امید گنهکاران،اى نور چشم عبادتکنندگان،اى
گشاینده اندوه دلگیران،اى غمگسار غمزدگان، اى معبود گذشتگان و آیندگان.
(53)
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا رَبَّنَا یَا إِلَهَنَا یَا سَیِّدَنَا
یَا مَوْلانَا یَا نَاصِرَنَا یَا حَافِظَنَا یَا دَلِیلَنَا یَا مُعِینَنَا یَا
حَبِیبَنَا یَا طَبِیبَنَا
(53)خدایا!من از تو درخواست مىکنم به نامت اى
پروردگار ما،اى معبود ما،اى سرور ما اى مولاى ما،اى یاور ما،اى نگهدار ما،اى
راهنماى ما،اى مددرسان ما،اى محبوب ما،اى طبیب ما،
(54) یَا رَبَّ النَّبِیِّینَ
وَ الْأَبْرَارِ یَا رَبَّ الصِّدِّیقِینَ وَ الْأَخْیَارِ یَا رَبَّ الْجَنَّةِ وَ
النَّارِ یَا رَبَّ الصِّغَارِ وَ الْکِبَارِ یَا رَبَّ الْحُبُوبِ وَ الثِّمَارِ
یَا رَبَّ الْأَنْهَارِ وَ الْأَشْجَارِ یَا رَبَّ الصَّحَارِی وَ الْقِفَارِ یَا
رَبَّ الْبَرَارِی وَ الْبِحَارِ یَا رَبَّ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا رَبَّ
الْأَعْلانِ وَ الْأَسْرَارِ
(54)اى پروردگار پیامبران و نیکان،اى پروردگار
صدّیقان و خوبان،اى پروردگار بهشت و دوزخ،اى پروردگار خردسالان و بزرگسالان،اى
پروردگار دانهها و میوهها،اى پروردگار نهرها و درختان،اى پروردگار دشتها و
بیشهها،اى پروردگار خشیکیها و دریاها،اى پروردگار شب و روز،اى پروردگار آشکارها و
نهانها
(55) یَا مَنْ نَفَذَ فِی کُلِّ شَیْءٍ أَمْرُهُ یَا مَنْ لَحِقَ
بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْمُهُ یَا مَنْ بَلَغَتْ إِلَى کُلِّ شَیْءٍ قُدْرَتُهُ یَا
مَنْ لا تُحْصِی الْعِبَادُ نِعَمَهُ یَا مَنْ لا تَبْلُغُ الْخَلائِقُ شُکْرَهُ
یَا مَنْ لا تُدْرِکُ الْأَفْهَامُ جَلالَهُ یَا مَنْ لا تَنَالُ الْأَوْهَامُ
کُنْهَهُ یَا مَنِ الْعَظَمَةُ وَ الْکِبْرِیَاءُ رِدَاؤُهُ یَا مَنْ لا تَرُدُّ
الْعِبَادُ قَضَاءَهُ یَا مَنْ لا مُلْکَ إِلا مُلْکُهُ یَا مَنْ لا عَطَاءَ إِلا
عَطَاؤُهُ
(55)اى آنکه فرمانش در هرچیز نفوذ یافته،اى آنکه دانشش به هر چیز
رسیده،اى آنکه قدرتش هر چیز را دربر گرفته،اى آنکه بندگان از شمردن نعمتهایش
ناتوانند،اى آنکه آفریدگان به سپاسش نرسند،اى آنکه فهمها بزرگىاش را درنیابند،اى
آنکه پندارها به ژرفاى هستىاش نرسند،اى آنکه بزرگى و بزرگمنشىپوشش اوست،اى که
بندگان توان برگرداندن حکمش را ندارند،اى آنکه فرمانروایى جز فرمانروایى او
نیست،اى آنکه عطایى جز عطاى او نیست
(56) یَا مَنْ لَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَى
یَا مَنْ لَهُ الصِّفَاتُ الْعُلْیَا یَا مَنْ لَهُ الْآخِرَةُ وَ الْأُولَى یَا
مَنْ لَهُ الْجَنَّةُ الْمَأْوَى یَا مَنْ لَهُ الْآیَاتُ الْکُبْرَى یَا مَنْ لَهُ
الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى یَا مَنْ لَهُ الْحُکْمُ وَ الْقَضَاءُ یَا مَنْ لَهُ
الْهَوَاءُ وَ الْفَضَاءُ یَا مَنْ لَهُ الْعَرْشُ وَ الثَّرَى یَا مَنْ لَهُ
السَّمَاوَاتُ الْعُلَى
(56) اى آنکه نمونه اعلى از آن اوست،اى آنکه صفات
برتر براى اوست،اى آنکه سرانجام و سرآغاز از آن اوست،اى آن که بهشت آسایش از آن
اوست،اى آنکه نشانههاى بزرگتر از آن اوست،اى آنکه نامهاى نیکوتر از آن اوست،اى
آن که فرمان و داورى از آن اوست،اى آن هوا و فضا از آن اوست،اى آنکه عرش و فرش از
آن اوست،اى آنکه آسمانهاى برافراشته از آن اوست.
(57) اللَّهُمَّ إِنِّی
أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا عَفُوُّ یَا غَفُورُ یَا صَبُورُ یَا شَکُورُ یَا رَءُوفُ
یَا عَطُوفُ یَا مَسْئُولُ یَا وَدُودُ یَا سُبُّوحُ یَا قُدُّوسُ
(57)خدایا!از
تو مىخواهم به نامت اى درگذرنده،اى آمرزنده،اى شکیبا،اى ستایشپذیر،اى مهربان،اى
مهرورز،اى خواسته،اى دوست،اى پاک،اى منزّه.
(58) یَا مَنْ فِی السَّمَاءِ
عَظَمَتُهُ یَا مَنْ فِی الْأَرْضِ آیَاتُهُ یَا مَنْ فِی کُلِّ شَیْءٍ دَلائِلُهُ
یَا مَنْ فِی الْبِحَارِ عَجَائِبُهُ یَا مَنْ فِی الْجِبَالِ خَزَائِنُهُ یَا مَنْ
یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ یَا مَنْ إِلَیْهِ یَرْجِعُ الْأَمْرُ کُلُّهُ
یَا مَنْ أَظْهَرَ فِی کُلِّ شَیْءٍ لُطْفَهُ یَا مَنْ أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ
خَلَقَهُ یَا مَنْ تَصَرَّفَ فِی الْخَلائِقِ قُدْرَتُهُ
(58) اى آنکه
بزرگىاش در آسمان است،اى آنکه نشانههایش در زمین است،اى آنکه دلایلش در هرچیز
است،اى آنکه شگفتیهایش در دریاست،اى آنکه گنیجنههایش در کوههاست،اى آنکه آفرینش
را آغاز کند سپس بازش گرداند،اى آنکه مه امور به به سوى او بازگردد،اى آنکه لطفش
را در هر چیز نمایان ساخته،اى آنکه آفرینش هر چیز را نیکو پرداخته،اى آنکه توانش
در آفریدگان کارگر افتاده است.
(59) یَا حَبِیبَ مَنْ لا حَبِیبَ لَهُ یَا
طَبِیبَ مَنْ لا طَبِیبَ لَهُ یَا مُجِیبَ مَنْ لا مُجِیبَ لَهُ یَا شَفِیقَ مَنْ
لا شَفِیقَ لَهُ یَا رَفِیقَ مَنْ لا رَفِیقَ لَهُ یَا مُغِیثَ مَنْ لا مُغِیثَ
لَهُ یَا دَلِیلَ مَنْ لا دَلِیلَ لَهُ یَا أَنِیسَ مَنْ لا أَنِیسَ لَهُ یَا
رَاحِمَ مَنْ لا رَاحِمَ لَهُ یَا صَاحِبَ مَنْ لا صَاحِبَ لَهُ
(59)اى دوست
آنکه دوستى ندارد،اى پزشک آنکه پزشکى ندارد،اى پاسخگوى آنکه پاسخگویى ندارد،اى
یار مهربان آنکه مهربانى ندارد،اى همراه بىهمرهان،اى فریادرس آنکه فریادرسى
ندارد،اى رهنماى آنکه رهنمایى ندارد،اى همدم آنکه همدمى ندارد،اى رحمکننده آنکه
رحمکنندهاى ندارد اى همنشینى آنکه همنشینى ندارد
(60) یَا کَافِیَ مَنِ
اسْتَکْفَاهُ یَا هَادِیَ مَنِ اسْتَهْدَاهُ یَا کَالِیَ مَنِ اسْتَکْلاهُ یَا
رَاعِیَ مَنِ اسْتَرْعَاهُ یَا شَافِیَ مَنِ اسْتَشْفَاهُ یَا قَاضِیَ مَنِ
اسْتَقْضَاهُ یَا مُغْنِیَ مَنِ اسْتَغْنَاهُ یَا مُوفِیَ مَنِ اسْتَوْفَاهُ یَا
مُقَوِّیَ مَنِ اسْتَقْوَاهُ یَا وَلِیَّ مَنِ اسْتَوْلاهُ
(60)اى کفایت کننده
هرکه از او کفایت خواهد،اى راهنماى هرکه از او راهنمایى جوید، اى نگاهبان هرکه از
او نگاهبانى خواهد،اى رعایت کننده هرکه از او رعایت خواهد،اى شفادهنده هرکه از او
شفا طلبد،اى داور هرکه از او داورى خواهد،اى بىنیاز کننده هرکه از او بىنیازى
جوید،اى وفادار به هر که از او وفا جوید،اى نیروبخش هرکه از او نیرو خواهد،اى
سرپرست هرکه از او سرپرستى خواهد.
(61) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ
یَا خَالِقُ یَا رَازِقُ یَا نَاطِقُ یَا صَادِقُ یَا فَالِقُ یَا فَارِقُ یَا
فَاتِقُ یَا رَاتِقُ یَا سَابِقُ [فَائِقُ] یَا سَامِقُ
(61)خدایا!از تو
مىخواهم به نامت اى آفریننده،اى روزىدهنده،اى گویا،اى راستگو اى شکافنده،اى جدا
کننده،اى گشاینده،اى پیونددهنده،اى پیشى گیرنده،اى بلند جایگاه.
(62) یَا مَنْ
یُقَلِّبُ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ یَا مَنْ جَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَ الْأَنْوَارَ
یَا مَنْ خَلَقَ الظِّلَّ وَ الْحَرُورَ یَا مَنْ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ
یَا مَنْ قَدَّرَ الْخَیْرَ وَ الشَّرَّ یَا مَنْ خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیَاةَ
یَا مَنْ لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ یَا مَنْ لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لا
وَلَدا یَا مَنْ لَیْسَ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ یَا مَنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ
وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ
(62)اى آنکه شب و روز را دگرگون سازد،اى آنکه تاریکیها
و روشنایىها را قرار داد،اى آنکه سایه خنک و گرما را آفرید،اى آنکه خورشید و
ماه را مسّخر ساخت،اى آنکه خیر و شر را مقدّر نمود،اى آنکه مرگ و زندگى را
آفرید،اى آنکه خلق و امر از آن اوست، اى آنکه همسر و فرزندى نگرفت،اى آنکه در
فرمانرواى یشریکى برایش نیست،اى آنکه از روى خوارى سرپرستى نخواهد.
(63) یَا
مَنْ یَعْلَمُ مُرَادَ الْمُرِیدِینَ یَا مَنْ یَعْلَمُ ضَمِیرَ الصَّامِتِینَ یَا
مَنْ یَسْمَعُ أَنِینَ الْوَاهِنِینَ یَا مَنْ یَرَى بُکَاءَ الْخَائِفِینَ یَا
مَنْ یَمْلِکُ حَوَائِجَ السَّائِلِینَ یَا مَنْ یَقْبَلُ عُذْرَ التَّائِبِینَ یَا
مَنْ لا یُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِینَ یَا مَنْ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ
یَا مَنْ لا یَبْعُدُ عَنْ قُلُوبِ الْعَارِفِینَ یَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِینَ
(63)اى آنکه خواهش خواهشمندان را مىداند،اى آنکه از نهاد خاموشان آگاه
است،اى آنکه ناله درماندگان را مىشنود،اى آنکه گریه هراسیدگان را مىبیند،اى
آنکه نیازهاى نیازمندان به دست اوست،اى آن بهانه توبهکاران را مىپذیرد،اى آنکه
عمل تبهکاران را صلاح نبخشد،اى آنکه پاداش نیکوکاران را تباه نکند،اى آنکه از دل
عارفان دور نباشد اى بخشندهترین بخشندگان.
(64) یَا دَائِمَ الْبَقَاءِ یَا
سَامِعَ الدُّعَاءِ یَا وَاسِعَ الْعَطَاءِ یَا غَافِرَ الْخَطَاءِ یَا بَدِیعَ
السَّمَاءِ یَا حَسَنَ الْبَلاءِ یَا جَمِیلَ الثَّنَاءِ یَا قَدِیمَ السَّنَاءِ
یَا کَثِیرَ الْوَفَاءِ یَا شَرِیفَ الْجَزَاءِ
(64)اى همیشه ماندگار،اى شنونده
دعا، اى گسترده عطا،اى آمرزنده خطا،اى پدید آورنده آسمان،اى نیک آزمون،اى نیکو
ستایش،اى دیرینه بر فراز،اى بسیار وفادار،اى شریف پاداش.
(65) اللَّهُمَّ
إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا سَتَّارُ یَا غَفَّارُ یَا قَهَّارُ یَا جَبَّارُ
یَا صَبَّارُ یَا بَارُّ یَا مُخْتَارُ یَا فَتَّاحُ یَا نَفَّاحُ یَا مُرْتَاحُ
(65)خدایا!از تو مىخواهم به نامت اى پردهپوش اى آمرزگار،اى چیره،اى
جاهمند،اى بس شکیبا،اى نیکبخش،اى برگزیده،اى گشاینده،اى روحبخش،اى
راحتىبخش
(66) یَا مَنْ خَلَقَنِی وَ سَوَّانِی یَا مَنْ رَزَقَنِی وَ
رَبَّانِی یَا مَنْ أَطْعَمَنِی وَ سَقَانِی یَا مَنْ قَرَّبَنِی وَ أَدْنَانِی یَا
مَنْ عَصَمَنِی وَ کَفَانِی یَا مَنْ حَفِظَنِی وَ کَلانِی یَا مَنْ أَعَزَّنِی وَ
أَغْنَانِی یَا مَنْ وَفَّقَنِی وَ هَدَانِی یَا مَنْ آنَسَنِی وَ آوَانِی یَا مَنْ
أَمَاتَنِی وَ أَحْیَانِی
(66) اى آنکه مرا آفرید و بیاراست،اى آنکه مرا روزى
داد و پرورید،اى آنکه به من خورانید و نوشانید،اى آنکه مرا نزدیک نمود و به کنار
خویش برد،اى آنکه مرا نگاه داشت و کفایت نمود،اى آنکه مرا حفظ کرد و حمایت
نمود،اى آنکه به من عزّت بخشید و بىنیازم ساخت،اى آنکه توفیقم داد و راهنمایى
کرد،اى آنکه همدمم شد و جایم داد،اى آنکه مرا بمیراند و زنده کند.
(67) یَا
مَنْ یُحِقُّ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ یَا مَنْ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ
یَا مَنْ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ یَا مَنْ لا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ
إِلا بِإِذْنِهِ یَا مَنْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ یَا مَنْ لا
مُعَقِّبَ لِحُکْمِهِ یَا مَنْ لا رَادَّ لِقَضَائِهِ یَا مَنِ انْقَادَ کُلُّ
شَیْءٍ لِأَمْرِهِ یَا مَنِ السَّمَاوَاتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ یَا مَنْ
یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْرا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ (67)اى آنکه حق را با
کلماتش استوار و برجا کند،اى آنکه توبه را از بندگانش بپذیرد،اى آنکه میان انسان
و دلش قرار گیرد،اى آنکه شفاعت جز با اجازهاش سود نبخشد،اى آنکه به گمراهشدگان
راهش داناتر است،اى آنکه حکمش دگرگونى نپذیرد،اى آنکه رأیش را بازگردانندهاى
نیست،اى آنکه هرچیز فرمانش را گردن نهد،اى آنکه آسمانها به دست قدرتش پیچیده
گشته،اى آنکه بادها را مژدهدهنده رحمتش فرستد. (68) یَا مَنْ جَعَلَ الْأَرْضَ
مِهَادا یَا مَنْ جَعَلَ الْجِبَالَ أَوْتَادا یَا مَنْ جَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجا
یَا مَنْ جَعَلَ الْقَمَرَ نُورا یَا مَنْ جَعَلَ اللَّیْلَ لِبَاسا یَا مَنْ
جَعَلَ النَّهَارَ مَعَاشا یَا مَنْ جَعَلَ النَّوْمَ سُبَاتا یَا مَنْ جَعَلَ
السَّمَاءَ بِنَاءً یَا مَنْ جَعَلَ الْأَشْیَاءَ أَزْوَاجا یَا مَنْ جَعَلَ
النَّارَ مِرْصَادا
(68)اى آنکه زمین را بستر زندگى قرار داد،اى آنکه کوهها
را میخهاى زمین نهاد،اى آنکه خورشدى را چراغ جهانش کرد،اى آنکه ماه را تابان
ساخت،اى آنکه شب را جامه آرامش گرداند،اى آنکه روز را مایه روزى قرار داد،اى
آنکه خواب را وسیله آرامش ساخت،اى آنکه آسمان را بنا نهاد،اى آنکه از هر چیز
گونههاى مختلف قرار داد،اى آنکه آتش را کمینگاه قرار داد.
(69) اللَّهُمَّ
إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا سَمِیعُ یَا شَفِیعُ یَا رَفِیعُ یَا مَنِیعُ یَا
سَرِیعُ یَا بَدِیعُ یَا کَبِیرُ یَا قَدِیرُ یَا خَبِیرُ [مُنِیرُ] یَا مُجِیرُ
(69)خدایا!از تو مىخواهم به نامت اى شنوا، اى همیار،اى بلندپایه،اى فرازمند،اى
شبتابنده،اى نوآفرین،اى بزرگ،اى توانا،اى آگاه،اى پناهده
(70) یَا حَیّا قَبْلَ
کُلِّ حَیٍّ یَا حَیّا بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ یَا حَیُّ الَّذِی لَیْسَ کَمِثْلِهِ
حَیٌّ یَا حَیُّ الَّذِی لا یُشَارِکُهُ حَیٌّ یَا حَیُّ الَّذِی لا یَحْتَاجُ
إِلَى حَیٍّ یَا حَیُّ الَّذِی یُمِیتُ کُلَّ حَیٍّ یَا حَیُّ الَّذِی یَرْزُقُ
کُلَّ حَیٍّ یَا حَیّا لَمْ یَرِثِ الْحَیَاةَ مِنْ حَیٍّ یَا حَیُّ الَّذِی
یُحْیِی الْمَوْتَى یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ
(70) اى زنده پیش از هر زنده،اى زنده پس از هر زنده،اى زندهاى که مانند او
زندهاى نیست،اى زندهاى که هیچ زندهاى شریک او نیست،اى زندهاى که به زندهاى
نیاز ندارد،اى زندهاى که همه زندگان را مىمیراند،اى زندهاى که به زندهها روزى
مىدهد،اى زندهاى که زندگى را از زندهاى دیگر به ارث نبرده،اى زندهاى که مردگان
را زنده مىکند،اى زنده اى به خود پایندهاى که او را چرت و خواب درنگیرد.
(71) یَا مَنْ لَهُ ذِکْرٌ لا یُنْسَى یَا مَنْ لَهُ نُورٌ لا یُطْفَى یَا مَنْ
لَهُ نِعَمٌ لا تُعَدُّ یَا مَنْ لَهُ مُلْکٌ لا یَزُولُ یَا مَنْ لَهُ ثَنَاءٌ لا
یُحْصَى یَا مَنْ لَهُ جَلالٌ لا یُکَیَّفُ یَا مَنْ لَهُ کَمَالٌ لا یُدْرَکُ یَا
مَنْ لَهُ قَضَاءٌ لا یُرَدُّ یَا مَنْ لَهُ صِفَاتٌ لا تُبَدَّلُ یَا مَنْ لَهُ
نُعُوتٌ لا تُغَیَّرُ
(71)اى آنکه یادى دارد فراموشنشدنى،اى آنکه نورى دارد
خاموشنشدنى،اى آنکه عطایایى بخشیده ناشمردنى،اى آن فرمانروایىاش بىزوال است،اى
آنکه ستایشش بىآمار است،اى آنکه شکوهش چگونگى نپذیرد،اى آنکه کمالى دارد درک
ناشدنى،اى آنکه داورىاش بازگشت ناپذیر است،اى آنکه صفاتى دارد دگرگونپاپذیر اى
آنکه جلوههایى دارد غیر قابل تغییر.
(72) یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ یَا مَالِکَ
یَوْمِ الدِّینِ یَا غَایَةَ الطَّالِبِینَ یَا ظَهْرَ اللاجِینَ یَا مُدْرِکَ
الْهَارِبِینَ یَا مَنْ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ یَا مَنْ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ یَا
مَنْ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ یَا مَنْ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ یَا مَنْ هُوَ
أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ
(72)اى پروردگار جهانیان،اى مالک روز جزا،اى مقصود
جویندگان اى پشت و پناه پناهندگان،اى دریابنده فراریان،اى آنکه شکیبایان را دوست
دارد،اى آنکه توبهکنندگان را دوست دارد اى آنکه پاکیزگان را دوست دارد،اى آنکه
نیکوکاران را دوست دارد،اى آنکه اوست داناتر به راهیافتگان
(73) اللَّهُمَّ
إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا شَفِیقُ یَا رَفِیقُ یَا حَفِیظُ یَا مُحِیطُ یَا
مُقِیتُ یَا مُغِیثُ یَا مُعِزُّ یَا مُذِلُّ یَا مُبْدِئُ یَا مُعِیدُ
(73)خدایا!از تو خواستارم به نامت اى مهربان،اى همراه،اى نگهدار،اى فراگیر،اى
روزىبخش،اى فریادرس،اى عزّتبخش،اى خوارکن،اى آغازگر، اى برگرداننده.
(74) یَا
مَنْ هُوَ أَحَدٌ بِلا ضِدٍّ یَا مَنْ هُوَ فَرْدٌ بِلا نِدٍّ یَا مَنْ هُوَ صَمَدٌ
بِلا عَیْبٍ یَا مَنْ هُوَ وِتْرٌ بِلا کَیْفٍ یَا مَنْ هُوَ قَاضٍ بِلا حَیْفٍ یَا
مَنْ هُوَ رَبٌّ بِلا وَزِیرٍ یَا مَنْ هُوَ عَزِیزٌ بِلا ذُلٍّ یَا مَنْ هُوَ
غَنِیٌّ بِلا فَقْرٍ یَا مَنْ هُوَ مَلِکٌ بِلا عَزْلٍ یَا مَنْ هُوَ مَوْصُوفٌ
بِلا شَبِیهٍ
(74)اى آنکه یکتاست و ضدّ ندارد،اى آنکه یگانه است و
بىمانند،اى آنکه بىنیاز و کاستى است، اى آنکه بىهمتاى بودن و چگونگى است،اى
آنکه داورى دادگر است،اى آنکه پروردگارى بىوزیر است،اى آنکه عزّتمندى بىخوارى
است،اى آنکه توانگرى بىنیاز است،اى آنکه پادشاهى عزلناپذیر است،اى آنکه
اوصافش بىمانند است.
(75) یَا مَنْ ذِکْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاکِرِینَ یَا مَنْ
شُکْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاکِرِینَ یَا مَنْ حَمْدُهُ عِزٌّ لِلْحَامِدِینَ یَا مَنْ
طَاعَتُهُ نَجَاةٌ لِلْمُطِیعِینَ یَا مَنْ بَابُهُ مَفْتُوحٌ لِلطَّالِبِینَ یَا
مَنْ سَبِیلُهُ وَاضِحٌ لِلْمُنِیبِینَ یَا مَنْ آیَاتُهُ بُرْهَانٌ لِلنَّاظِرِینَ
یَا مَنْ کِتَابُهُ تَذْکِرَةٌ لِلْمُتَّقِینَ یَا مَنْ رِزْقُهُ عُمُومٌ
لِلطَّائِعِینَ وَ الْعَاصِینَ یَا مَنْ رَحْمَتُهُ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ
(75)اى آنکه ذکرش براى ذاکران شرف است،اى آنکه شکرش براى شاکران رستگارى
است،اى آنکه ستایشش براى ستایشگران عزّت است،اى آنکه طاعتش براى مطعیان مایه
نجات است،اى آنکه درگاهش گشوده است به روى جویندگان،اى آن که راهش براى
توبهکاران هموار است،اى آنکه نشانههایش براى بینندگان لیل قاطع است،اى آنکه
کتابش براى پرواپیشگان مایه پند و یادآورى است،اى آنکه روزىاش همه مطیعان و
گنهکاران را فراگیرد،اى آنکه رحمتش به نیکوکاران نزدیک است.
(76) یَا مَنْ
تَبَارَکَ اسْمُهُ یَا مَنْ تَعَالَى جَدُّهُ یَا مَنْ لا إِلَهَ غَیْرُهُ یَا مَنْ
جَلَّ ثَنَاؤُهُ یَا مَنْ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ یَا مَنْ یَدُومُ بَقَاؤُهُ یَا
مَنِ الْعَظَمَةُ بَهَاؤُهُ یَا مَنِ الْکِبْرِیَاءُ رِدَاؤُهُ یَا مَنْ لا تُحْصَى
آلاؤُهُ یَا مَنْ لا تُعَدُّ نَعْمَاؤُهُ
(76) اى آنکه نامش خجسته است،اى
آنکه عنایتش بس بلند است،اى آنکه معبودى جز او نیست،اى آنکه ستایشش والا است،اى
آنکه نامهایش مقدس است،اى آنکه هستىاش پایدار است،اى آنکه بزرگى جلوه زیبایى
اوست،اى آنکه بزرگمنشى پوشش اوست،اى آنکه عطاهایش در شمار نیاید،اى آنکه
نعمتهایش شمرده نشود.
(77) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا مُعِینُ
یَا أَمِینُ یَا مُبِینُ یَا مَتِینُ یَا مَکِینُ یَا رَشِیدُ یَا حَمِیدُ یَا
مَجِیدُ یَا شَدِیدُ یَا شَهِیدُ
(77)خدایا!از تو مىخواهم به نامت اى
مددرسان،اى امین،اى آشکار اى استوار،اى ارجمند،اى راهنما،اى ستوده،اى بزرگوار،اى
سختگیر(گنهکاران)،اى گواه.
(78) یَا ذَا الْعَرْشِ الْمَجِیدِ یَا ذَا الْقَوْلِ
السَّدِیدِ یَا ذَا الْفِعْلِ الرَّشِیدِ یَا ذَا الْبَطْشِ الشَّدِیدِ یَا ذَا
الْوَعْدِ وَ الْوَعِیدِ یَا مَنْ هُوَ الْوَلِیُّ الْحَمِیدُ یَا مَنْ هُوَ
فَعَّالٌ لِمَا یُرِیدُ یَا مَنْ هُوَ قَرِیبٌ غَیْرُ بَعِیدٍ یَا مَنْ هُوَ عَلَى
کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ یَا مَنْ هُوَ لَیْسَ بِظَلامٍ لِلْعَبِیدِ
(78)اى صاحب
عرش پرشکوه،اى صاحب سخن استوار،اى صاحب کردکار برازنده،اى صاحب کوبش سخت،اى صاحب
نوید و و تهدید،اى آنکه سرپرست ستوده است،اى آنکه به نیکى انجام دهد آنچه را
خواهد،اى آنکه نزدیک دورىناپذیر است،اى آنکه بر هر چیز گواه است،اى آنکه بر
بندگان ستمکار نیست.
(79) یَا مَنْ لا شَرِیکَ لَهُ وَ لا وَزِیرَ یَا مَنْ لا
شَبِیهَ [شِبْهَ] لَهُ وَ لا نَظِیرَ یَا خَالِقَ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ
الْمُنِیرِ یَا مُغْنِیَ الْبَائِسِ الْفَقِیرِ یَا رَازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ
یَا رَاحِمَ الشَّیْخِ الْکَبِیرِ یَا جَابِرَ الْعَظْمِ الْکَسِیرِ یَا عِصْمَةَ
الْخَائِفِ الْمُسْتَجِیرِ یَا مَنْ هُوَ بِعِبَادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ یَا مَنْ
هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
(79)اى آنکه شریک و وزیرى ندارد،اى آنکه
مثل و مانندى ندارد،اى آفریننده خورشید و ماه تابان،اى بىنیاز کننده درمانده
تهیدست، اى روزىدهنده کودک خردسال،اى مهرورز بر پیر بزرگسال،اى پیونددهنده استخوان
شکسته،اى پناه ترسان پناهجو،اى آنکه بر بندگانش آگاه و بیناست،اى آنکه بر هر
چیز تواناست.
(80) یَا ذَا الْجُودِ وَ النِّعَمِ یَا ذَا الْفَضْلِ وَ
الْکَرَمِ یَا خَالِقَ اللَّوْحِ وَ الْقَلَمِ یَا بَارِئَ الذَّرِّ وَ النَّسَمِ
یَا ذَا الْبَأْسِ وَ النِّقَمِ یَا مُلْهِمَ الْعَرَبِ وَ الْعَجَمِ یَا کَاشِفَ
الضُّرِّ وَ الْأَلَمِ یَا عَالِمَ السِّرِّ وَ الْهِمَمِ یَا رَبَّ الْبَیْتِ وَ
الْحَرَمِ یَا مَنْ خَلَقَ الْأَشْیَاءَ مِنَ الْعَدَمِ
(80)اى صاحب جود و
بخشش اى صاحب فضل و کرم،اى آفریننده لوح و قلم،اى پدیدآورنده موران و مردمان،ااى
صاحب عذاب و انتقام اى الهامبخش عرب و عجم،اى بردارنده زیان و درد،اى داناى رازها
و قصدها،اى پروردگار کعبه و حرم،اى آفریننده هرچیز از نیستى.
(81) اللَّهُمَّ
إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا فَاعِلُ یَا جَاعِلُ یَا قَابِلُ یَا کَامِلُ یَا
فَاصِلُ یَا وَاصِلُ یَا عَادِلُ یَا غَالِبُ یَا طَالِبُ یَا وَاهِبُ
(81)خدایا!از تو خواستارم به نامت اى کردگار،اى هستىبخش،اى پذیرنده،اى
برازنده،اى جدا،اى پیونددهنده،اى دادگر،اى چیره،اى جویا،اى بخشنده،
(82) یَا
مَنْ أَنْعَمَ بِطَوْلِهِ یَا مَنْ أَکْرَمَ بِجُودِهِ یَا مَنْ جَادَ بِلُطْفِهِ
یَا مَنْ تَعَزَّزَ بِقُدْرَتِهِ یَا مَنْ قَدَّرَ بِحِکْمَتِهِ یَا مَنْ حَکَمَ
بِتَدْبِیرِهِ یَا مَنْ دَبَّرَ بِعِلْمِهِ یَا مَنْ تَجَاوَزَ بِحِلْمِهِ یَا مَنْ
دَنَا فِی عُلُوِّهِ یَا مَنْ عَلا فِی دُنُوِّهِ
(82)اى آنکه به کرمش
بخشید،اى آنکه به جودش گرامى داشت،اى آنکه به لطفش کرم ورزید،اى آنکه به نیرویش
عزّت یافت، اى آنکه به حکمتش سامان داد،اى آنکه به تدبیر خود حکم کرد،اى آنکه با
علم خود تدبیر کرد،اى آنکه با بردبارىاش درگذرد،اى آنکه به تدبیر خود در عین
برترىاش نزدیک است،اى آنکه در عین نزدیکىاش برتر است.
(83) یَا مَنْ یَخْلُقُ
مَا یَشَاءُ یَا مَنْ یَفْعَلُ مَا یَشَاءُ یَا مَنْ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ یَا مَنْ
یُضِلُّ مَنْ یَشَاءُ یَا مَنْ یُعَذِّبُ مَنْ یَشَاءُ یَا مَنْ یَغْفِرُ لِمَنْ
یَشَاءُ یَا مَنْ یُعِزُّ مَنْ یَشَاءُ یَا مَنْ یُذِلُّ مَنْ یَشَاءُ یَا مَنْ
یُصَوِّرُ فِی الْأَرْحَامِ مَا یَشَاءُ یَا مَنْ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ
یَشَاءُ
(83)اى آنکه هرچه خواهد آفریند،اى آنکه هرچه بخواهد بکند،اى آنکه
هرکه را بخواهد راهنمایى کند،اى آنکه هرکه را بخواهد گمراه سازد،اى آنکه هرکه را
بخواهد عذاب کند،اى آنکه هرکه را بخواهد بیامرزد،اى آنکه هرکه را بخواهد عزّت
بخشد،اى آنکه هرکه را بخواهد خوار گرداند،اى آنکه در رحم مادران هرچه خواهد صورت
بخشد،اى آنکه هرکه را بخواهد به رحمتش مخصوص گرداند.
(84) یَا مَنْ لَمْ
یَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لا وَلَدا یَا مَنْ جَعَلَ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرا یَا مَنْ
لا یُشْرِکُ فِی حُکْمِهِ أَحَدا یَا مَنْ جَعَلَ [مِنَ الْمَلائِکَةِ]
الْمَلائِکَةَ رُسُلا یَا مَنْ جَعَلَ فِی السَّمَاءِ بُرُوجا یَا مَنْ جَعَلَ
الْأَرْضَ قَرَارا یَا مَنْ خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرا یَا مَنْ جَعَلَ لِکُلِّ
شَیْءٍ أَمَدا یَا مَنْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْما یَا مَنْ أَحْصَى کُلَّ
شَیْءٍ عَدَدا
(84)اى آنکه همسر و فرزندى نگرفت،اى آنکه براى هرچیز اندازه
نهاد،اى آنکه در حکمش کسى را شریک نساخت،اى آنکه فرشتگان را فرستادگان خویش قرار
داد،اى آنکه در آسمانها برجهایى گذارد، اى آنکه زمین را زیستگاه شایسته نمود،اى
آنکه آدمى را از آب آفرید،اى آنکه براى هرچیز سرانجامى قرار داد،اى آنکه با علم
خویش هرچیز را دربر گرفته است،اى آنکه تعداد هرچیز را شماره نموده است.
(85)
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا أَوَّلُ یَا آخِرُ یَا ظَاهِرُ یَا
بَاطِنُ یَا بَرُّ یَا حَقُّ یَا فَرْدُ یَا وِتْرُ یَا صَمَدُ یَا سَرْمَدُ
(85)خدایا!از تو درخواست مىکنم به نامت اى آغاز،اى انجام،اى آشکار،اى نهان،اى
نیکوکار،اى حق،اى یگانه،اى یکتا،اى بىنیاز،اى همیشگى.
(86) یَا خَیْرَ
مَعْرُوفٍ عُرِفَ یَا أَفْضَلَ مَعْبُودٍ عُبِدَ یَا أَجَلَّ مَشْکُورٍ شُکِرَ یَا
أَعَزَّ مَذْکُورٍ ذُکِرَ یَا أَعْلَى مَحْمُودٍ حُمِدَ یَا أَقْدَمَ مَوْجُودٍ
طُلِبَ یَا أَرْفَعَ مَوْصُوفٍ وُصِفَ یَا أَکْبَرَ مَقْصُودٍ قُصِدَ یَا أَکْرَمَ
مَسْئُولٍ سُئِلَ یَا أَشْرَفَ مَحْبُوبٍ عُلِمَ
(86)اى بهترین شناخته شدهاى
که شناخته شده،اى برترین معبودى که عبادت شده،اى والاترین ثناپذیرى که سپاس شده،اى
عزیزترین یاد شدهاى که یاد شده اى برترین ستودهاى که ستایش شده،اى دیرینهترین
موجودى که خواسته شده،اى بلندترین وصف شدهاى که به وصف آمده،اى بزرگترین مقصودى
که قصد شده،اى گرامىترین پرسیدهاى که پرسش شده،اى شریفترین محبوبى که دانسته
شده.
(87) یَا حَبِیبَ الْبَاکِینَ یَا سَیِّدَ الْمُتَوَکِّلِینَ یَا هَادِیَ
الْمُضِلِّینَ یَا وَلِیَّ الْمُؤْمِنِینَ یَا أَنِیسَ الذَّاکِرِینَ یَا مَفْزَعَ
الْمَلْهُوفِینَ یَا مُنْجِیَ الصَّادِقِینَ یَا أَقْدَرَ الْقَادِرِینَ یَا
أَعْلَمَ الْعَالِمِینَ یَا إِلَهَ الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ
(87)اى محبوب
گریهکنندگان،اى سرور توکّلکنندگان،اى راهنماى گمراهان،اى سرپرست مؤمنان،اى همدم
ذاکران،اى پناه جان سوختگان اى رهایىبخش راستگویان،اى تواناترین توانایان،اى
داناترین دانایان،اى پرستیده همه آفریدگان.
(88) یَا مَنْ عَلا فَقَهَرَ یَا
مَنْ مَلَکَ فَقَدَرَ یَا مَنْ بَطَنَ فَخَبَرَ یَا مَنْ عُبِدَ فَشَکَرَ یَا مَنْ
عُصِیَ فَغَفَرَ یَا مَنْ لا تَحْوِیهِ الْفِکَرُ یَا مَنْ لا یُدْرِکُهُ بَصَرٌ
یَا مَنْ لا یَخْفَى عَلَیْهِ أَثَرٌ یَا رَازِقَ الْبَشَرِ یَا مُقَدِّرَ کُلِّ
قَدَرٍ
(88)اى آنکه فراتر رفت و چیره گشت،اى آنکه دارا گشت و توان یافت،اى
آنکه نهان شد و آگاهى یافت،اى آنکه پرستش شد و ارج نهاد،اى آنکه نافرمانى شد و
آمرزید،اى آنکه اندیشهها او را فرا نگیرد،اى آنکه دیدهاى او را در نیابد،اى
آنکه اثرى بر او پوشیده نماند،اى روزىدهنده آدمیان،اى اندازه دهنده هر
انداه.
(89) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا حَافِظُ یَا بَارِئُ
یَا ذَارِئُ یَا بَاذِخُ یَا فَارِجُ یَا فَاتِحُ یَا کَاشِفُ یَا ضَامِنُ یَا
آمِرُ یَا نَاهِی
(89)خدایا!از تو درخواست مىکنم به نامت اى نگهدار،اى
آفریننده،اى پدید آورنده،اى بسیار بخشنده، اى گشایشگر،اى فراخىبخش،اى برگیرنده
زیان،اى ضمانتکننده،اى فرمانده،اى بازدارنده.
(90) یَا مَنْ لا یَعْلَمُ
الْغَیْبَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یَصْرِفُ السُّوءَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یَخْلُقُ
الْخَلْقَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یَغْفِرُ الذَّنْبَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یُتِمُّ
النِّعْمَةَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یُقَلِّبُ الْقُلُوبَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا
یُدَبِّرُ الْأَمْرَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یُنَزِّلُ الْغَیْثَ إِلا هُوَ یَا مَنْ
لا یَبْسُطُ الرِّزْقَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یُحْیِی الْمَوْتَى إِلا هُوَ
(90)اى آنکه جز او غیب نداند،اى آنکه برنگرداند بدى را جز او،اى آنکه
آفریدگان را جز او نیافریند،اى آنکه گناه را جز او نیامرزد،اى آنکه نعمت را جز او
کامل نکند،اى آنکه دلها را جز او دگرگون نکند،اى آنکه کارها را جز او تدبیر
ننماید،اى آنکه باران را جز او فرو نبارد،اى آنکه روزى را جز او نگستراند،اى
آنکه مردگان را جز او زنده نسازد.
(91) یَا مُعِینَ الضُّعَفَاءِ یَا صَاحِبَ
الْغُرَبَاءِ یَا نَاصِرَ الْأَوْلِیَاءِ یَا قَاهِرَ الْأَعْدَاءِ یَا رَافِعَ
السَّمَاءِ یَا أَنِیسَ الْأَصْفِیَاءِ یَا حَبِیبَ الْأَتْقِیَاءِ یَا کَنْزَ
الْفُقَرَاءِ یَا إِلَهَ الْأَغْنِیَاءِ یَا أَکْرَمَ الْکُرَمَاءِ
(91)اى یاور
ضعیفان،اى همراه غریبان،اى یار دوستان،اى چیره بر دشمنان اى بالا برنده آسمان،اى
مونس برگزیدگان،اى محبوب پروا پیشگان،اى گنجینه تهیدستان،اى معبود توانگران اى
کریمترین کریمان.
(92) یَا کَافِیا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ یَا قَائِما عَلَى
کُلِّ شَیْءٍ یَا مَنْ لا یُشْبِهُهُ شَیْءٌ یَا مَنْ لا یَزِیدُ فِی مُلْکِهِ
شَیْءٌ یَا مَنْ لا یَخْفَى عَلَیْهِ شَیْءٌ یَا مَنْ لا یَنْقُصُ مِنْ
خَزَائِنِهِ شَیْءٌ یَا مَنْ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ یَا مَنْ لا یَعْزُبُ عَنْ
عِلْمِهِ شَیْءٌ یَا مَنْ هُوَ خَبِیرٌ بِکُلِّ شَیْءٍ یَا مَنْ وَسِعَتْ
رَحْمَتُهُ کُلَّ شَیْءٍ
(92)اى کفایتکننده از هرچیز،اى پاینده بر هرچیز،اى
آنکه چیزى مانند او نیست،اى آنکه چیزى بر فرمانروایىاش نیفزاید،اى آنکه چیزى بر
او پوشیده نیست،اى آنکه چیزى از خزانههایش نکاهد،اى آنکه مانندش کسى نیست،اى
آنکه چیزى از علمش پنهان نماند،اى آنکه به همهچیز آگاه است، اى آنکه همه رحمتش
همهچیز را فرا گرفته است.
(93) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا
مُکْرِمُ یَا مُطْعِمُ یَا مُنْعِمُ یَا مُعْطِی یَا مُغْنِی یَا مُقْنِی یَا
مُفْنِی یَا مُحْیِی یَا مُرْضِی یَا مُنْجِی
(93)خدایا!از تو درخواست مىکنم
به نامت اى اکرام کننده،اى روزىبخش اى نعمتدهنده،اى عطابخش،اى بىنیازکننده،اى
ذخیرهگذار،اى نابودکننده،اى زندهساز،اى خشنودکننده،اى رهایىبخش.
(94) یَا
أَوَّلَ کُلِّ شَیْءٍ وَ آخِرَهُ یَا إِلَهَ کُلِّ شَیْءٍ وَ مَلِیکَهُ یَا رَبَّ
کُلِّ شَیْءٍ وَ صَانِعَهُ یَا بَارِئَ کُلِّ شَیْءٍ وَ خَالِقَهُ یَا قَابِضَ
کُلِّ شَیْءٍ وَ بَاسِطَهُ یَا مُبْدِئَ کُلِّ شَیْءٍ وَ مُعِیدَهُ یَا مُنْشِئَ
کُلِّ شَیْءٍ وَ مُقَدِّرَهُ یَا مُکَوِّنَ کُلِّ شَیْءٍ وَ مُحَوِّلَهُ یَا
مُحْیِیَ کُلِّ شَیْءٍ وَ مُمِیتَهُ یَا خَالِقَ کُلِّ شَیْءٍ وَ وَارِثَهُ
(94)اى آغاز و انجام هرچیز،اى پرستیده و دارنده هرچیز،اى پروردگار و سازنده
هرچیز،اى آفریننده و برآورنده هرچیز،اى گیرنده و گشاینده هرچیز،اى آغاز کننده
هرچیز،اى پدیدآورنده و اندازهبخش هرچیز،اى هستىبخش و جنباننده هرچیز،اى
زندهکننده و میراننده هرچیز،اى آفریننده و میراث بر هرچیز
(95) یَا خَیْرَ
ذَاکِرٍ وَ مَذْکُورٍ یَا خَیْرَ شَاکِرٍ وَ مَشْکُورٍ یَا خَیْرَ حَامِدٍ وَ
مَحْمُودٍ یَا خَیْرَ شَاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ یَا خَیْرَ دَاعٍ وَ مَدْعُوٍّ یَا
خَیْرَ مُجِیبٍ وَ مُجَابٍ یَا خَیْرَ مُونِسٍ وَ أَنِیسٍ یَا خَیْرَ صَاحِبٍ وَ
جَلِیسٍ یَا خَیْرَ مَقْصُودٍ وَ مَطْلُوبٍ یَا خَیْرَ حَبِیبٍ وَ مَحْبُوبٍ
(95)اى بهترین یادکننده و یادشده،اى بهترین ثناپذیر و ثناشده،اى هبترین ستاینده
و ستوده،اى بهترین گواه و گواهپذیر،اى بهترین خواهنده و خواندهشده،اى بهترین
پاسخدهنده و پاسخ داده شده،اى بهترین یار و همدم، اى بهترین همراه و همنشین،اى
بهترین سویه و آهنگ،اى بهترین دوستدار و دوستىپذیر.
(96) یَا مَنْ هُوَ لِمَنْ
دَعَاهُ مُجِیبٌ یَا مَنْ هُوَ لِمَنْ أَطَاعَهُ حَبِیبٌ یَا مَنْ هُوَ إِلَى مَنْ
أَحَبَّهُ قَرِیبٌ یَا مَنْ هُوَ بِمَنِ اسْتَحْفَظَهُ رَقِیبٌ یَا مَنْ هُوَ
بِمَنْ رَجَاهُ کَرِیمٌ یَا مَنْ هُوَ بِمَنْ عَصَاهُ حَلِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی
عَظَمَتِهِ رَحِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی حِکْمَتِهِ عَظِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی
إِحْسَانِهِ قَدِیمٌ یَا مَنْ هُوَ بِمَنْ أَرَادَهُ عَلِیمٌ
(96) اى آنکه به
خواهندهاش پاسخ گوید،اى آنکه براى فرمانبرش دوست است،اى آنکه به دوستدارش نزدیک
است، اى آنکه براى کسىکه از او نگهدارى طلبد دیدهبان است،اى آنکه به هرکه به او
امید بندد کریم است،اى آنکه هرکه از او نافرمانى کند بردبار است،اى ان که در
بزرگىاش مهربان است،اى آنکه در فرزانگى بزرگ است،اى آنکه در نیکىاش دیرینه
است،اى آنکه به هر که او را خواهد دانا است.
(97) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ
بِاسْمِکَ یَا مُسَبِّبُ یَا مُرَغِّبُ یَا مُقَلِّبُ یَا مُعَقِّبُ یَا مُرَتِّبُ
یَا مُخَوِّفُ یَا مُحَذِّرُ یَا مُذَکِّرُ یَا مُسَخِّرُ یَا مُغَیِّرُ
(97)خدایا!از تو درخواست مىکنم به نامت اى سببساز،اى شوقآفرین،اى
برگرداننده،اى پیگیر،اى سامانبخش،اى هراسآور،اى برحذردار،اى یادآور،اى
تسخیرگر،اى دگرگونساز
(98) یَا مَنْ عِلْمُهُ سَابِقٌ یَا مَنْ وَعْدُهُ
صَادِقٌ یَا مَنْ لُطْفُهُ ظَاهِرٌ یَا مَنْ أَمْرُهُ غَالِبٌ یَا مَنْ کِتَابُهُ
مُحْکَمٌ یَا مَنْ قَضَاؤُهُ کَائِنٌ یَا مَنْ قُرْآنُهُ مَجِیدٌ یَا مَنْ مُلْکُهُ
قَدِیمٌ یَا مَنْ فَضْلُهُ عَمِیمٌ یَا مَنْ عَرْشُهُ عَظِیمٌ
(98)اى آنکه
علمش پیش است،اى آنکه وعدهاش راست است،اى آنکه لطفش آشکار است،اى آنکه فرمانش
چیره است،اى آنکه کتابش استوار است. اى آنکه حکمش شدنى است،اى آنکه قرآنش باشکوه
است،اى آنکه فرمانروایىاش دیرین است،اى آنکه بخشش فراگیر است،اى آنکه پایگاهش
بس بزرگ است.
(99) یَا مَنْ لا یَشْغَلُهُ سَمْعٌ عَنْ سَمْعٍ یَا مَنْ لا
یَمْنَعُهُ فِعْلٌ عَنْ فِعْلٍ یَا مَنْ لا یُلْهِیهِ قَوْلٌ عَنْ قَوْلٍ یَا مَنْ
لا یُغَلِّطُهُ سُؤَالٌ عَنْ سُؤَالٍ یَا مَنْ لا یَحْجُبُهُ شَیْءٌ عَنْ شَیْءٍ
یَا مَنْ لا یُبْرِمُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّینَ یَا مَنْ هُوَ غَایَةُ مُرَادِ
الْمُرِیدِینَ یَا مَنْ هُوَ مُنْتَهَى هِمَمِ الْعَارِفِینَ یَا مَنْ هُوَ
مُنْتَهَى طَلَبِ الطَّالِبِینَ یَا مَنْ لا یَخْفَى عَلَیْهِ ذَرَّةٌ فِی
الْعَالَمِینَ
(99)اى آنکه شنیدنى از شنیدن دیگر بازش ندارد،اى آنکه کارى از
کار دیگر منعش نکند،اى آنکه گفتارى از گفتار دیگر سرگرمش نکند،اى آنکه درخواستى
از درخواست دیگر او را به اشتباه نیافکند،اى آنکه چیزى از چیز دیگر پردهاش نشود،
اى آنکه اصرار اصرارکنندگان او را به ستوه نیاورد،اى آنکه آرمان واپسین جویندگان
است،اى آنکه نهایت همّت عارفان است،اى آنکه پایان جستجوى جویندگان است،اى آنکه
غبارى در سراسر هستى بر او پوشیده نیست.
(100) یَا حَلِیما لا یَعْجَلُ یَا
جَوَادا لا یَبْخَلُ یَا صَادِقا لا یُخْلِفُ یَا وَهَّابا لا یَمَلُّ یَا قَاهِرا
لا یُغْلَبُ یَا عَظِیما لا یُوصَفُ یَا عَدْلا لا یَحِیفُ یَا غَنِیّا لا
یَفْتَقِرُ یَا کَبِیرا لا یَصْغُرُ یَا حَافِظا لا یَغْفُلُ سُبْحَانَکَ یَا لا
إِلَهَ إِلا أَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ یَا رَبِّ
(100) اى بردبارى که شتاب نکند،اى بخشندهاى که بخل نورزد،اى راستگویى که تخلّف
نکند،اى عطاکنندهاى که خستگى نپذیرد،اى چیرهاى که شکستناپذیر است،اى بزرگى که
به وصف در نیاید،اى دادگرى که ستم ننماید،اى توانگرى که نیازمند نشود،اى بزرگى که
کوچک نگردد،اى نگهدارى که غفلت ننماید.منزّهى تو اى که معبودى جز تو
نیست،فریادرس،فریادرس،ما را از آتش رهایى بخش پروردگار
منبع:مفاتیح الجنان
التماس دعا
برگرفته از سایت صراط